تعالیم اسلام در روابط اعضای خانواده بر مفهوم فراتری از عدالت یعنی مدارا تأکید می کند که از عدالت در خانواده موثرتر و مهم تر است.
امام علی (ع) می فرماید: سلامت زندگی در مدارا کردن است.[1]
مدارا با افراد به برخورد ملایم و آرام، مصاحبت نیکو و دوری از تندی و شدت در روابط باز می گردد.[2]
به نظر می رسد از دیدگاه اسلام، مدارا بیش از هر ویژگی دیگر به کارآمدی مناسب و مطلوب خانواده کمک می کند. مدارا شامل نوعی گذشت است، به این صورت که فرد در شرایطی که حق با اوست با نرمی و ملایمت برخورد کند. در رهنمودهای اولیای دین (ع) بر مدارای زن و شوهر با یکدیگر بسیار تأکید شده است. به مرد توصیه شده که در هر شرایط با زن مدارا کند.[3]
این توصیه کلی با دلایلی همراه شده است از جمله این که زن امانتی در دست مرد است یا سرپرستی و خوشی و سعادت زن در دست مرد است.[4]
یا در صورتی که زن در شرایط ضعیف تری است وضع او را رعایت کند.[5]
در حدیثی از پیامبر اکرم (ص) آمده است: به قدری به من در مورد رعایت حال زنان سفارش شد که گمان کردم فقط در صورت انجام عمل بسیار بد و علنی طلاق زن جایز است.[6]
این سخن و مانند آن از اهل بیت (ع) نشان می دهد اسلام از مرد در مدارا کردن با زن و برخورد و مصاحبت نیکو با او انتظار زیاد دارد. حاکمیت اصل مدارا در خانواده به زمینه های شناختی و عاطفی در اعضای خانواده، به ویژه زن و شوهر نیازمند است. در بعد شناختی نکته مهم توجه زن و مرد به تفاوت های روان شناختی و جنسیتی آنان با یکدیگر است و نکته ی دیگر این واقعیت است که هر یک از زن و مرد از دو محیط متفاوت و دو فرهنگ ویژه خانوادگی، زندگی مشترک را آغاز کرده اند.
هر خانواده ارزش ها و ساختار شخصیتی ویژه ای را پرورش می دهد، توجه زن و مرد به تفاوت پیشینه و سعی در سازگاری تدریجی با آن، شرط لازم دیگری برای مدارای زن و شوهر است. در جنبه عاطفی، تلاش در برقراری رابطه عاطفی مثبت که تجلی آن در ابراز محبت و دوری از کینه و نفرت و توجه مثبت نا مشروط به یکدیگر است زمینه انگیزشی و عاطفی مدارا را فراهم می کند.
برخی نمونه های رفتاری مدارا عبارتند از:
تحمل و صبر در برابر کژ خلقی همسر[7]، چشم پوشی و گذشت در صورت بروز رفتار نامعقول[8]، مصاحبت نیکو[9]، احسان و نیکی[10]، دوری از توسل به زور و خشمگین ساختن[11]، آزار نرساندن به زن[12]، کمک به همسر در امور خانه[13]، و همراهی با علائق و سلیقه های او[14].
طبیعت روابط خانوادگی از جمله برخورد مرد با زن به گونه ای است که زن به علت برخی شرایط ممکن است نتواند با مرد برخورد مناسبی داشته باشد و در نتیجه به برخی حقوق او بی توجهی کند. در این شرایط گذشت و مدارا بهترین راه حل ممکن است، زیرا اگر مرد بخواهد حقوق خود را به طور کامل استیفا کند غالباً در این مسیر زیاده روی کرده و حقوق زن را پایمال می نماید[15]. به زن نیز توصیه شده است که تا حد امکان با شوهر خود مدارا کند و گاه از حقوق جزئی خود بگذرد[16] تا خانواده انسجام خود را حفظ کرده و به وظایف و کارکردهای لازم بپردازد.
در متون اسلامی برای زنان بعد از انجام وظایف الهی و دینی مسئولیتی بالاتر از وظایف ان ها نسبت به همسر قرار داده نشده است[17] و انجام این مسئولیت ها در ردیف جهاد در راه خدا قرار داده شده است.
برخی نمونه های رفتاری مدارای زن عبارتند از: در همه شرایط تا حد امکان نیازهای عاطفی مرد را برآورده سازد هر چند حق زن را رعایت نکرده باشد[18]، سعی کند در امور مختلف زندگی با هماهنگی او عمل کند و حتی عبادت هایی مانند نذر، صدقه و روزه مستحبی را با رضایت او انجام دهد[19]، در خانه به همسرش خدمت کند[20]، در اختلافات سعی کند هر چه زودتر با شیوه های عاطفی مشکل را حل نماید[21]، به هیچ وجه همسرش را آزار ندهد و با همسر برخورد ملایم، سهل و بی تکلف داشته[22] و عذرهای او را بپذیرد[23].
انعطاف پذیری در خانواده که از ویژگی های خانواده کارآمد تلقی شده تحت مفهوم مدارا قابل تبیین است. انعطاف پذیری به اعضای خانواده کمک می کند با گفتگو و تعامل مناسب و تحمل یکدیگر به نیاز های هم پاسخ دهند. در مقابل ساختار خانوادگی خشک و غیر قابل انعطاف که نوعی سلطه جویی و سلطه پذیری و درگیری های حل ناشدنی ویژگی آن است، مشکلات و آسیب های خانوادگی را افزایش می دهد.
پیامبر (ص) فرمودند: هر گاه خداوند، خانواده ای را دوست بدارد مدارا و ملایمت را وارد آن خانه می کند[24].
[1] غرر الحکم ص56
[2] بحارالانوار ج72 ص438
[3] وسائل الشیعه ص111
[4][4] وسائل الشیعه ج14 ص122
[5] همان ص124
[6] همان ص121
[7] همان ص124
[8] همان ص 121
[9] همان ص120
[10] همان ص122
[11] مستدرک الوسائل ج12 ص251
[12] وسائل الشیعه ج15 ص116
[13] بحارالانوار ج101 ص132
[14] وسائل الشیعه ج15 ص250
[15] بحارالانوار ج71 ص139
[16] آیه 128 / سوره نساء
[17] وسائل الشیعه ج14 ص112
[18] فروع کافی ج5 ص112
[19] وسائل الشیعه ج14 ص112
[20] همان ص123
[21] همان ص116
[22] همان ص15
[23] همان ص111
[24] کنز العمال ج3 ص52