جمهوري عربي مصر با جمعيت نزدیک به 80 ميليون نفر، از نظر گستردگي، موقعيت جغرافيايي، جمعيت و پيشرفت، مهمترين کشور عربي به شمار ميآيد. پايتخت جمهوری متحده عربی مصر ، شهر قاهره است . اين كشور در 28 فوریه 1922 مصر از بریتانیا مستقل شد و با فلسطين ، عربستان سعودی ، سودان و لیبی هم مرز است . مصر از نظر تاريخي از کشورهاي كهن جهان است. حکومت فراعنه در اين کشور به حدود ۶۰ سده پيش از ميلاد باز ميگردد.
فرهنگ مصر، فرهنگ اسلاميِ پرباري است و از قديم دانشمندان و انديشمندان بسياري در معروفترين دانشگاه مصر (دانشگاه الازهر) فعاليت داشتهاند.
مصر تنها کشور عربي است که اقتصاد آن نسبت به ديگر کشورهاي عربي و آفریقايي پيشرفت چشمگيري داشته است. بيشتر جمعيت مصر کشاورز هستند که در دره و يا دلتاي نيل يعني تنها مناطق قابل کشاورزي مصر زندگي ميکنند.
مصر پس از اسلام
تاریخ جدید مصر با ورود اسلام به این کشور و صدور آن از دروازه مصر به سرتاسر آفریقا آغاز میشود.
مصر در سال ۲۴ هجری به دست مسلمانان فتح شد. پس از فتح شمار زیادی از مسلمانان به مصر مهاجرت کردند، این مهاجرتها به حدی بود که مصر جز بلاد عربی درآمد. در دوران حکومت امام علی(ع) ابتدا قیسبنسعدبن عباده و سپس محمدبن ابیبکر والیان مصر بودند که محمدبنابیبکر با توطئۀ یاران معاویه به قتل رسید پس از ایشان مالک اشتر به این ناحیه اعزام شد که با دسیسۀ معاویه به شهادت رسید.
از زمان فتح این کشور شیعیان در مصر حضور پیدا کردند. وجود شخصیتهای شیعی مانند مقدادبناسود، ابوذر غفاری، ابوایوب انصاری و عماربنیاسر در گسترش تشیع در این منطقه نقش داشته است.
با روي کار آمدن سلسلههاي اموي و عباسي و تحت تعقيب قرار گرفتن اهل بيت (ع) و شيعيان آنان در حجاز و عراق، بسياري از بزرگان سادات در جست و جوي پناهگاه به مصر که دور از دسترس حاکميت مرکزي بغداد بود، مهاجرت کردند. بنابراين جايگاه اهل بيت (ع) در مصر از همان سده آغازين اسلام استوار شد.
شاخص های فرهنگ در مصر
69.4 درصد مردم مصر باسواد هستند، تقريبا تمام افراد سنین 15 سال به بالا قادر به خواندن و نوشتن هستند ، كه نرخ باسوادي در ميان مردان 77.5 درصد و در ميان زنان 62.2 درصد است .
1- بيشتر مردم اين منطقه به زبان عربي سخن ميگويند.
بيشتر عرب زبانان مسلمان هستند، بنابراين دين بيشتر مردم شمال آفریقا اسلام است. از ميان شاخههاي فقهي تسنن، مذهب مالکي بيشترين پيروان را در شمال آفریقا دارد و بيشتر كشورهاي مغرب عربي (بيش از 90 % جمعيت کشورهاي مغرب عربي) به مذهب مالكي پايبندند (الشابي، 1975).
2- همه كشورهاي کنوني واقع در اين منطقه، در گذشته شيعه بودهاند.
بر خلاف بسياري از كشورهاي شيعه کنوني كه پيش از اين، در حكومتهاي سني (مثل امويان، عباسيان، عثمانيان) زيستهاند، شمال آفریقا از سدههاي آغازين ظهور اسلام، از مناطق حاكميت شيعيان در سدههاي اوليه اسلام (به ويژه در دوره فاطميان) بوده است. بعدها و با روي كار آمدن ايوبيان (صلاحالدين ايوبي) مذاهب اهل سنت در اين منطقه رواج يافت. با توجه به پيشينه ديرين حضور تشيع در شمال قاره آفریقا، بررسي اين موضوع – ورود شيعيان هاشمي از عراق و حجاز به آفریقا- و وضعيت کنوني شيعيان اهميت دارد.
3- جامع الازهر قطب نظريه سازي و پرورش انديشمندان جهان عرب و اسلام است.
شايد بتوان گفت رهبري فكري جهان عرب اسلامي در الازهر قرار است[1] زيرا نظريه پردازي سياسي جهان عرب اسلامي تحت تاثير جريانهاي فكري انديشهای مصر قرار دارد. افزون بر آن شماري از مشهورترين دانشگاهها و کانونهاي فکري جهان عرب در اين منطقه واقع شدهاند و بنابراين انديشه پردازان نامبردار و تاثير گذاري از اين منطقه برخاستهاند.
شیعیان در مصر
در حالي كه آمار رسمي دولتي يا آمار ارائه شده از سوي منابع مستقل در مورد شمار شيعيان در دست نيست، برخي از رهبران شيعي، شمار شيعيان این کشور را نزديك به نيم ميليون ذکر ميکنند.
بيشتر شيعيان در جنوب مصر زندگي ميكنند. شيعيان در روزهاي جمعه براي برپايي نماز در مسجد حضرت زينب در وسط قاهره گرد هم ميآيند.
نمونههايي از فرهنگ و آيينهاي شيعي مصر
1-برگزاري مراسم عاشورا : سوگواري موكبهاي حسيني در قاهره تا پايان دوره عثمانيان كه به شيعيان آزادي اندکي داده بودند به ويژه در محلهاي كه «الحسين» ناميده ميشد، از سوي ايراني تباران به چشم ميخورد . هرچند از آنجا که صلاحالدين ايوبي کوشيد مراسم سوگواري را از قالب يك مراسم سوگواري به مراسمي شادي بخش تغيير دهد، امروز مصريها در بيشتر مناطق، بنا بر سنت اموي، محرم را به عنوان آغاز سال نو قمري جشن ميگيرند.
2- شب نيمه شعبان كه فرقههاي صوفي آن را جشن ميگيرند.
3- ديگري جشن آغاز سال هجري است كه از ابتكارات فاطميان است و تاكنون ادامه دارد.
4- مراسم زادروز حضرت زينب (سلام الله عليه) و زادروز سالار شهيدان امام حسين (ع) و زادروز بانو نفيسه از نوادگان امام حسن (ع) در مصر هر ساله جشن گرفته ميشود.
5- نام سيد از نامهاي رايج در مصر است كه براي احترام پيش از نام افراد نيز آورده ميشود.
6- نامهاي علي، حسن، حسين، فاطمه، زينب، رقيه و نفيسه از شايعترين نامها در اين سرزمين است.
مصر و اندیشمندان شیعی معاصر
يکي از مهمترين سفرهاي شيعيان در عصر کنوني به مصر، حضور آيتالله سيد جعفر آل كاشف الغطا به همراه گروهي از علماي شيعه عراق و با دعوت رسمي روحانيون الازهر در [2]براي شركت در دومين كنفرانس مجمع پژوهشهاي اسلامي در قاهره بود. وي مورد استقبال مقامات و انديشمندان مصري قرار گرفت به طوري كه پيام او به مناسبت عاشوراي آن سال (1965) از راديو مصر پخش شد.
سيد عبدالحسين شرفالدين لبناني، تاثير گذارترين مسافرِ شيعي سده کنوني به شمال آفریقا بود. او که از علماي نجف بود، در سال 1918 به ميهن خود در جبل عامل لبنان بازگشت و در آنجا ساكن شد.
سيد شرفالدين با بزرگان اهل سنت در مصر مباحثه کرد كه دستاورد آن نگارش کتاب بسيار معروف و پر مراجعه «المراجعات» است. اين کتاب در سراسر آفریقا مورد خواست و رجوع شيعيان و علاقمندان تشيع است.
نواب صفوي نيز در نيمه دهه 1350 خورشيدي به مصر رفت. او با استقبال گرم اخوان المسلمين روبرو شد، به طوري كه او را در زيارت بارگاههاي اهل بيت همراهي كردند.
امام موسي صدر، آخرين سفر معروف شيعي به مصر را انجام داد. او مزار بزرگان شيعه را زيارت کرده، با شيوخ الازهر به بحث نشست.
اخوان المسلمین و صحنه ی بین المللی و سیاسی مصر
جنبش اخوان المسلمين را اصولاً بايد زائيده اوضاع سياسي و اجتماعي تاريخ معاصر مصر براي اصلاح اين کشور در دوران اختناق بعد از انقلاب 1919 مصر بر ضد انگليس دانست.
اهداف بنيانگذاران اين جنبش به ويژه حسن البناء بر این دو اساس بوده است:
- ايجاد تحول در اعتقادات اسلامي مسلمانان و بالاخص مصريان از حالتي ايستا و بي تحرک به سمت پوياي و حاکميت تعاليم شريعت بر زندگي اجتماعي و سياسي مصر
- يگانگي مسلمانان در برابر استعمارگران غرب که کشورهاي اسلامي را مورد تجاوز قرار داده بودند.
بعدها اخوان المسلمين هدف هاي ديگري را هم مد نظر قرار داد و در سال 1939 با تکيه بر آرمان فلسطين و دفاع از حقوق اعراب، اخوان به سازمانی سياسي مبدل شد و اين به گسترش نفوذ آن ها در سوريه، اردن و تا حدودي در لبنان، سودان و شمال افريقا منجر شد.
اولين شعبه خارجي اخوان المسلمين در سال 1937 در دمشق ايجاد شد که دفتر کميته مرکزي مسئول تأسيس مراکزي در سوريه و لبنان نيز بود . البته هر دفتر مرکزي مي توانست با نظارت کميته مرکزي شعباتي داير کند .
در دهه 50 ميلادي ، اخوان دفاتر زيادي در لبنان ، سوريه ، فلسطين ، اردن ، عراق ، عربستان ، اندونزي ، سريلانکا ، پاکستان داير نمود و درايران همکاري نزديکي با فدائيان اسلام داشت که به ترجمه و نشر بسياري از آثار رهبران اخوان المسلمين در ايران منجر شد . از طرفي در زمان دستگيري و اعلام حکم اعدام نواب صفوي و رهبران فدائيان اسلام ، هيأتي از اخوان المسلمين براي رايزني و جلوگيري از اعدام آنها به ايران آمد.
فعاليت هاي اخوان در رابطه با مسئله فلسطين و اعزام سلاح و نيرو به آن جا و همچنين اقدامات مهم آن ها در قبل و بعد از جنگ جهاني دوم در مصر و ديگر کشورهاي اسلامي مخالفت هاي شديد غرب خصوصاً انگليس را با آن ها برانگيخت.
بعد از ناصر در زمان رياست جمهوري انورالسادات، به دليل اعتقاد وي به سکولاريسم و مخالفت شديد با فعاليت اخوان، در ششم اکتبر 1981 سادات توسط شاخه اي از اخوان المسلمين موسوم به «تکفير و الهجره» به رهبري خالدالاسلامبولي ترور شد. از قتل سادات و اعدام اسلامبولي فشارهاي زيادي بر اخوان المسلمين وارد شد و فعاليتهاي آنها بيشتر جنبه مخفيانه و زيرزميني پيدا کرد و دچار انشعابات زيادي شد .
تا اينکه ، جماعت اخوان المسلمين تصميم گرفت در سال 1987تعدادي را وارد پارلمان کند ،و به عرصه فعاليتهاي سياسي مصر وارد شود و گروهی از اعضاي آن موفق شدند وارد پارلمان شوند.
مصر بر دوراهی انتخاب
پس از پیروزی مردم مصر در انقلاب سال 2010 و اسقاط نظام سی و چند ساله حسنی مبارک، هم پیمان وفادار و حافظ منافع صهیونیسم بین المللی در منطقه حساس خاورمیانه، خط استکبار و وهابیت عربستان با هزینه های هنگفتی جهت دهی این حرکت بر اساس اهداف شوم خود را دنبال می کند.
سعادت مسلمانان فرهیخته ی مصری ، بی تردید، در گرو تلاش و مجاهدت در راه خداست و هرگز نباید تصور کرد که این پیروزی با تمام عظمتش پایان خط است.
چراکه این آغاز عرصه ای نو است تا پیوند مسلمانان مصر را با دیگر مسلمین جهان وثیقترو عمیقتر ساخته و پیکره واحد اسلامی را در برابر صهیونیست ها به قوت نمایانگر شود.
انشاءالله.
[1] البته طی سالیان اخیر دشمنان اسلام در نقاب وهابیان سعودی تلاشهایی صورت داده اند تا رهبری دینی و سیاسی جهان اسلام را( به موجب هزینه های گزافی که از سوی روسای غربی و شرقی شان تامین می شود) به دست گرفته و الازهر را تحت الشعاع قرار دهند.
[2] در تاريخ 13/5/1965