و آنچه دیالمه را نگران می کرد ...
دیالمه را همواره دربرابر همه افکار و برداشتها ی غلطی که می کوشید تا به اسلام نزدیک شده و افکار غیر مذهبی را بعنوان مذهب مطرح کند آشفته میافتی...
آنچه معمولا برخی آدم ها را نگران می کند رفتارهای نابهنجار دیگران است. وقتی کسی خود به رفتاری مقید است و آن را یک ارزش می داند، و دیگران را در پای بندی به آن کاهل و بی توجه می بیند نگران شده و به دنبال تغییر یا اصلاح آن رفتارها است، این دغدغه در میان افراد متدین با معیار ارزش های دینی تحقق می یابد، به طور مثال اگر در معیارهای رفتاری دین نماز جماعت یا نماز اول وقت یک ارزش دینی است کسانی که بدان مقیدند، از بی توجهی دیگران به این رفتار دینی نگران می شوند.به ویژه وقتی رفتارها از دایره حد و مرزهای الهی خارج شده و عنوان حرام یا گناه به خود می گیرد.
در واقع با مجاهدت های علمای بزرگ اسلام در طول تاریخ و تدوین فقه شیعه مرزهای حرام و حلال در رفتار به گونه ای برای همگان آشکار گردیده، که جای هیچگونه شک و شبهه ای بر جای نگذاشته است به عبارت دیگر اگر کسی بخواهد بداند مرزهای حلال و حرام رفتارها در موقعیت های مختلف چه فردی یا خانوادگی و یا اجتماعی چگونه است راه ساده ای است.
گرچه این توجه بسیار ارزشمند و ادای مسئولیتی بزرگ است اما نگاه شهید دیالمه در مرزهایی فراتر از این بود، در جامعه آن روز و حتی امروز اگر کسی رفتاری به ظاهر صحیح در جامعه دارد همین برای او مصونیتی می آورد که در تیررس نگاه ها نبوده و کسی به عقائد و افکارش کاری نداشته باشد،حتی اگر آن اندیشه ها بر زبان آیند یا نوشته شوند.!!
اما دیالمه که خود را شاگرد مکتب اهل بیت می دانست به گونه ای دیگر می اندیشید. او بیش از آن که رفتار آدمیان را مورد مداقّه قرار دهد اندیشه های آنان را مدنظر قرار می داد، نگاه او به تفکرات رایج عصر به گونه ای بود که می توان بزرگترین دل مشغولی او را اصلاح اندیشه دینی دانست.
آنچه او را نگران می کرد، اندیشه های خطا و برداشت های غلط از دین بود چیزی که کمتر مورد توجه قرار می گرفت. گرچه برخورد با اندیشه های دینی طبیعتا شامل عملکرد آدمها هم می شود ، امادقت در عقائد و واکاوی آن ها سبب اصلی ای بود که به او کمک می کرد تا شخصیت ها را بشناسد و به راحتی رفتارشان را تجزیه و تحلیل و حتی پیش بینی کند.
دیالمه را همواره دربرابر همه افکار و برداشتها ی غلطی که می کوشید تا به اسلام نزدیک شده و افکار غیر مذهبی را بعنوان مذهب مطرح کند آشفته میافتی! بخصوص زمانی که هیچکس نسبت به آن افکار حساسیتی نشان نمی داد !!
سخنرانیها ی شهید تحت عنوان: "تبیین تبیین جهان" جلوه بارزی از این نگرانیها است ....