بررسی رهنمودهای پیشوایان اسلام درباره حقوق نوزاد نشان می دهد که کودک در آغاز تولد چندین حق بر خانواده خود دارد. برخی از آن ها دارای آثار جسمانی و دسته ای دیگر آثار روحی- روانی یا آثار تربیتی به معنای خاص دارند. این حقوق عبارتند از:

 *غسل دادن

امام صادق (ع) فرمودند: غسل دادن نوزاد لازم است.[1] مقصود از این غسل شست وشوی نوزاد نیست بلکه مقصود غسل به مفهوم شرعی آن است.

استحباب این غسل مشروط است به ضرر نداشتن آن برای کودک.[2]و زمان آن هنگام تولد است. تاخیر در آن تا دو یا سه شبانه روز مانعی ندارد.[3]

*اذان و اقامه گفتن در گوش نوزاد

در روایت آمده: هنگامی که امام حسن (ع) و امام حسین (ع) متولد شدند پیامبر (ص) در گوش آن ها اذان گفتند.[4]اذان باید در گوش راست نوزاد گفته شود و اقامه در گوش چپ او، انجام این عمل در برخی روایات پس از بلند شدن صدای طفل و در برخی بعد از افتادن ناف او ذکر شده است.

در این جا این سوال مطرح می شود که آیا این عمل در کودک تاثیر می گذارد یا تنها موجب کسب ثواب برای والدین است؟ در پاسخ باید گفت: پیامبر اکرم (ص) در سفارش به علی (ع) در انجام این سنت می فرمایند: اگر چنین کردی هرگز شیطان به او ضرر نخواهد رساند.[5] همچنانکه برخی از روایات به محفوظ ماندن کودک از برخی بیماری ها اشاره دارد حتی از پیامبر (ص) روایت شده است که : در گوش کسی که بداخلاق است اذان بگویید.[6]

بنابراین گفتن اذان و اقامه در گوش کودک در آغاز تولد موجب آرامش روحی و ایمنی او می شود. چنانکه امام رضا(ع) فرمودند: در خانه ات اذان بگو، که موجب دوری شیطان می شود و برای کودکان پسندیده است.[7]

*برداشتن کام کودک

مقصود از این عمل مالیدن مقداری تربت سید الشهداء به کام نوزاد[8] یا ریختن آب فرات،[9] خرما و عسل(به صورت مایع) به حلق نوزاد است. علی (ع) فرمود: کام فرزندانتان را با خرما بردارید زیرا پیامبر (ص) با حسن(ع) و حسین(ع) چنین کرد.[10]

مستحب است هنگامی کام برداشتن برای کودک دعا کنند و دعای بزرگان برای کودک تأثیرات معنوی فراوانی خواهد داشت لذا در صدر اسلام به طور معمول کام کودکان مسلمان را پیامبر(ص) و ائمه(ع) بر می داشتند و برای آنان دعا می کردند.

 *انتخاب نام نیکو

امام کاظم(ع) فرمودند: نخستین نیکی انسان به فرزندش این است که نام نیک بر او نهد.[11] نام نیک بر تربیت فرزند تأثیرگذار است و نباید در این مورد سهل انگاری کرد.

در اسلام تأکید بر نام گذاری پیش از تولد فرزند است چنانکه پیامبر(ص) بر محسن-فرزند حضرت زهرا(س)- قبل از تولد نام نهاد.[12]

پیامبر(ص) فرمودند: بهترین نام ها، نام هایی است که دلالت بر بندگی(خدا) دارند. مثل عبدالله و عبدالرحمن.[13] طبق برخی از روایات بهترین نام ها، نام انبیاء الهی و بهتر از همه نام محمد است.[14]نام گذاری پسر به محمد تا هفت روز پس از تولد و تغییر آن پس از گذشتن این مدت در صورت تمایل، از دیگر سفارشات اسلام است.[15](نام گذاری از اعمال روز هفتم تولد است)

از نام هایی مانند شهاب(نامی از نام های دوزخ) نهی شده است و بر این اساس پیامبر(ص) نام این افراد را به نام های نیک تغییر می داد. برخی نام ها مانند محمد و فاطمه به دلیل ارتباط آن ها با شخصیت های بزرگ اسلامی احترام ویژه ای دارند که باید رعایت گردد.[16] از امام علی (ع) نقل شده است که هرگاه کسی را محمد نام نهادید او را نزنید و گرامی اش بدارید و در مجلس برایش جا باز کنید و با چهره درهم با او روبرو نشوید و دشنامش ندهید. و یا امام صادق (ع) به فردی فرمودند: چون دخترت را فاطمه نامیده ای نباید دشنامش دهی یا نفرینش کنی و او را بزنی.[17]

*تراشیدن سر نوزاد

مستحب است که روز هفتم ولادت[18] موهای سر نوزاد تراشیده شود و هم وزن آن طلا یا نقره صدقه داده شود[19] در استحباب این عمل تفاوتی میان نوزاد پسر و دختر نیست.

 *عقیقه کردن

عقیقه کردن عبارت است از ذبح گوسفند[20] هنگام ولادت برای اطعام.[21]

نکاتی که در این باره باید مورد توجه قرار گیرند عبارتند از:

الف) عقیقه کردن برای فرزند مستحب مؤکد است و برخی از فقها آن را واجب دانسته اند.[22]

ب) مستحب است برای پسر گوسفند نر و برای دختر گوسفند ماده عقیقه شود.

ج) زمان عقیقه کردن روز هفتم ولادت است و اگر در آن تأخیر بیفتد استحباب آن ساقط نمی شود بلکه اگر پدر و مادر برای فرزند عقیقه نکردند مستحب است شخص پس از بلوغ برای خود عقیقه کند.

د) مستحب است که گوشت عقیقه را میان مؤمنان تقسیم کنند و از آنان بخواهند برای نوزاد دعا کنند ولی بهتر است عقیقه را بپزند و حداقل ده نفر از اهل ایمان را برای خوردن آن دعوت کنند تا از آن بخورند و برای نوزاد دعا کنند.

ه) مستحب است در قسمت کردن گوشت عقیقه استخوان های آن را نشکنند و پا و ران بلکه یک چهارم آن را برای ماما بفرستند.

و) برای پدر و مادر نوزاد مکروه است از عقیقه نوزادشان بخورند و این کراهت برای مادر بیشتر است.[23]

ز) دعا کردن هنگام ذبح عقیقه مستحب است و دعاهایی که در این باره از اهل بیت(ع) وارد شده بسیار است.[24]

ح) از روایات چنین بر می آید که از آثار عقیقه حفظ جان و سلامت کودک است.

*ختنه کردن نوزاد پسر

ختنه کردن پسر در روز هفتم ولادت مستحب است و تأخیر آن تا هنگام بلوغ جایز است. احتیاط آن است که اولیای کودک او را قبل از بلوغ ختنه کنند اما پس از بلوغ ختنه واجب است و تأخیر آن جایز نیست. همچنین مستحب است هنگام ختنه دعای ذکر شده خوانده شود.[25]

 نکته جالب توجه دیگری که در سیره معصومان(ع) مهم دانسته شده رنگ پوشش نوزاد است و تأکید بر این است که رنگ لباس او سفید باشد و نه زرد.[26]


[1] کافی،جلد 3،صفحه 40

[2] تحریرالوسیله، جلد 2،صفحه 31

[3] العروة الوثقی، جلد 2، صفحه 157

[4] بحار الانوار، جلد 43، صفحه 240 و جلد 104، صفحه 123

[5] تحت العقول من آل رسول، صفحه 14

[6] المحاسن،جلد 2، صفحه 464

[7] کافی،ج3، ص 308

[8] امام صادق(ع):کام فرزنداتتان را با تربت حسین (ع) بردارید که ایمنی بخش است.(مراد از امان ممکن است ایمنی از شیطان یا بلایا و امراض باشد و یا هر دو) مستدرک الوسائل،ج15، ص138

[9] (در صورت نبود آب فرات، آب باران یا آب گرم) امام صادق(ع) کام برداشتن با آب فرات را موجب دوستی اهل بیت می دانند و می فرمایند: گمان نمی کنم که کام کسی با آب فرات برداشته شود مگر آن که دوستدار اهل بیت یا از شیعیان ما باشد. مستدرک الوسائل،ص139

[10] وسائل الشیعه، ج15، ص 137

[11] کافی، ج6، ص18

[12] در روایات آمده کودکانی که برآن ها نام نهاده نشده روز قیامت به شما اعتراض می کنند که چرا بر من نام ننهادی. کافی، ج6، ص18

[13] بحارالانوار، ج104، ص130

[14] پیامبر(ص) فرمودند: هر کس 4 فرزند داشته باشد و یکی را به نام من ننامد بر من جفا کرده است. کافی، ج6، ص19

[15] کافی، ج6، ص18

[16] شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج19، ص369

[17] کافی، ج6، ص48

[18] امام کاظم (ع) فرمودند: وقتی از هفت روز گذشت تراشیدن بر او روا نیست. من لا یحضره الفقیه، ج3،ص489

[19] پیامبر(ص) به شدت با تراشیدن قسمتی از سر کودک و باقی گذاشتن قسمتی دیگری مخالفت می کردند. کافی، ج6، ص40

[20] بز، گاو و شتر را نیز می توان عقیقه کرد.

[21] تحریرالوسیله، ج2، ص 316

[22] مانند سید مرتضی و فیض کاشانی

[23] وسائل الشیعه، ج21، ص 428

[24] رجوع شود به وسائل الشیعه، ج15، ص 426-428 و کافی، ج6،ص30

[25] رجوع شود به من لا یحضره الفقیه، ج3،ص488 و وسائل الشیعه، ج5، ص 169

[26] بحار الانوار، ج104، ص 109

نظرها

    تاکنون نظری برای این مطلب ثبت نشده است .

ارسال نظر

برای نظر دادن ابتدا با نام کاربری و رمز عبور خود وارد سایت شوید یا ثبت نام کنید .
برای ورود یا ثبت نام اینجا را کلیک کنید .