پيامبر اسلام(ص) بعد از سیزده سال کوشش و مجاهدت، موقعیت اسلام را در شبه جزیره عربستان تثبت کرد. بعد از جنگها و مشقتها و زجرها، اقداماتی را شروع كرد تا ميوهچيني و ثمر دهی از این جایگاه حکومت اسلامی باشد.
اما پيامبر(ص) در بين اين شب تاريك، رحلت کرد و امت را در فقدانش باقی گذاشت. امتي كه قبلاً ایشان اینگونه توصیف و پيشبيني كرده بود:
« زماني بر اين امت ميرسد كه از اين اسلام بهجز يك اسم و از اين قرآن بهجز يك رسم باقي نميماند.»
آری... هنوز پيامبر دفن نشده است که پیام پیامبر(ص) و وصایت علي(ع) از صحنه افكار جامعه در حال محو شدن است. همین امت سعي کردند كه رهبري را در اختيار خودشان بگیرند.
در بین این امت، چه کسی باید از پیامبر(ص) و پیامش دفاع کند؟
وارد خانۀ علي (ع) شدند تا او را براي بيعت با خلیفه اول ببرند. علي(ع) ديگر براي فاطمه(س) تنها همسرش نبود. بلكه علي(ع) امام زمانش و رهبرش بود.
بر بازوان و سینه فاطمه(س) سندهایی بر جاي می ماند. سندهایی که بر حقانيت وصایت و جانشینی علی(ع) دلالت می کند. بعد از کوششهایش، يك حزن عمیق و خون کودک سقط شده، زير این سند را امضا ميكند.
گویا فاطمه(س) ميگويد: بياييد اين سند را برای تاريخ حفظ كنيد.
به راستی تاریخ باید قضاوت کند چرا اینگونه شد؟!
برگزیده ای از سخنرانی «در شب شهادت فاطمه(س) » موجود در رایت بیداری5