سودان، پهناورترین کشور اسلامی تجزیه شده
خلاصه مطلب :

سودان در شمال شرق آفریقا و هم مرز با مصر، آرتریا، اتیوپی و چاد قرار دارد و بزرگ ترین کشور آفریقایی محسوب می شود. این کشور بعد از الجزایر جایگاه دومین کشور پهناور عربی را دارا است.

سودانی ها ترکیبی از گروه های نژادی آفریقایی و عربی هستند اما علاوه بر آنها اقلیت های ترک، مصری، لیبیایی و هندی نیز زندگی می کنند و از 600 گروه و قبیله تشکیل شده اند.

 *جغرافیا و منابع سودان

صحراي بزرگ بخش اعظم شمال و غرب اين كشور را پوشانده است، ولي دره‌ حاصلخيز نيل از ميان آن مي گذرد . جلگه هاي جنوبي باتلاقي است . زمينهاي مرتفع محدود است به تپه هاي كنار درياي سرخ و كوه هايي كه در مرز اوگاندا قرار دارند. رودهاي مهمی چون : نيل ، نيل آبي ، نيل سفيد زمین این کشور را آبیاری می کنند. آب و هواي جنوب این كشور استوايي است ، ولي شمال گرم و خشك است و مناطقي دارد كه بارندگي در آنها بسیار اندک است .

 *دین و مذهب در سودان

بیش از 30 میلیون نفر در سودان زندگی می کنند که 75 درصد از آنها مسلمان و 25 درصد دیگر مسیحیان و مذاهب محلی و آیین های قبیلگی هستند. اغلب مسلمانان سودان را مالکی ها تشکیل می دهند.

در سودان نیز مانند دیگر کشورهای دیگری از شمال افریقا چون تونس و لیبی و الجزایر، اسلام و مسلمانی با تصوف و صوفی گری گره خورده است. متاسفانه در تصوف، اسلام منهای غنای قرآن و سنت ناب نبوی مطرح و ترویج می شود. از همین رو است که شرایط برای رشد اندیشه سلفی گری مهیا شده و نمو وهابیت را در این مناطق شاهد بوده ایم.

 *تشیع در سودان

مسلمانان در سودان چند گروه اند:

1- «مستبصرین» که درصد بسیار کمی از مسلمانان را تشکیل می دهند و افرادی هستند که از نظر عقیده و عمل هماهنگ عمل می کنند. به پیامبر اسلام و اهل بیت باور دارند و به احکام شریعت پایبندند.

2- گروه دوم با مباحث اعتقادی و اهل‌بیت(ع) پیوندی ندارند اما در جریان سیاسیِ طرفدار خط مقاومت هستند. در زمینه‏ ی عبادات، مانند اهل سنت و پیروان مذهب حنفیه یا مالکی عمل می کنند اما خود را «شیعه‌ی سیاسی» می‌نامند.[1]

3-  گروه سوم هم که «صوفی» نامیده می‏ شوند. خود را شیعه نمی‏ دانند، با این حال اهل‌بیت(ع) را امامان خود می‌دانند، اما از دشمنان اهل‌بیت(ع) برائت نمی‌جویند. 60 درصد مردم سودان جزو این گروه بوده و همه یا بیش‌ترشان سادات هستند.

4- تعداد کمی از مردم سودان هم وهابی هستند.

دلیل متلاشی شدن تشیع میان نسل این افراد شیعه که از قدیم به سودان هجرت کرده بودند، تداوم جو فشار و اختناق علیه آنان و تقیه شدید بوده است که منجر به کمرنگ شدن فقه امام جعفر صادق علیه السلام شده، اما برخی عقاید شیعه و آثار و فضایل اهل بیت علیهم السلام در وجدان و اذهان مردم باقی مانده است.

شیعیان امروزی سودان شیعه مستبصر هستند اکثر این شیعیان ناشناخته هستند و در بین اقوام و خانواده هایشان از تقیه می کنند و همچنین تعداد زیادی از شیعه ها در مناطق غرب و شمال سودان سکونت دارند که علی رغم تعداد زیاد آنها معمولا ذکر نمی شوند و از احتساب آنها اغماض می شود.

*سودان جنوبی

در سال 1955 میلادی، کلیسا با حمایت انگلیس، ساکنان جنوب را ترغیب کرد تا از حکومت مرکزی، اعلام استقلال کنند. از آن‌جا که 70درصد ذخایر نفت سودان و سرچشمه‏ ی رود نیل در جنوب آن قرار داشت، این منطقه اهمیت ویژه‏ ای داشت. این مبارزه پنجاه سال ادامه پیدا کرد. در طول این سال‏ها انگلیسی‏ها تمام مسلمانان سودان جنوبی را از شمال و مسلمانان سودان را از جنوب برگرداندند و ارتباط این دو کشور را کاملاً قطع کردند. برخی از ساکنان جنوب را برای ادامه‏ ی تحصیل به اروپا فرستادند، مدارس کلیسایی و تبشیری در جنوب تأسیس کرده و مسجدها را به کلیسا تبدیل کردند.[2]

تا اینکه استقلال جنوب کشور سودان به موجب همه پرسی برگزار شده از سوی سازمان ملل در  نهم ژوئیه 2011 رسمیت یافت. مرکز این کشور که از کشور سودان جدا شده ‌است شهر جوبا  است  که بزرگ­ترین شهر سودان جنوبی نیز به شمار می‌آید.[3]

*منابع طبیعی جنوب

علاوه بر منابع ثروت زیرزمینی مانند نفت، وجود رود نیل موجب اهمیت سودان به خصوص سودان جنوبی شده است. سودان جنوبی به لحاظ منابع جنگلی نیز دارای اهمیت است. بر اساس برخی برآوردها بیش از ۶۸ درصد از ذخایر شناخته شده­ی نفت سودان، در سودان جنوبی قرار دارد، برخی از برآوردها نیز این رقم را ۸۰ درصد تخمین زده‌اند.

با این حال، سودان جنوبی را می توان یکی از فقیرترین و شاید یکی از بدترین کشورها در وضعیت سلامتی در جهان دانست. زیرا ثروت سرشار این منطقه به نسبت مساحتش ، با بهای اندک از سوی کشورهای غربی ذی نفوذ در منطقه و نیز رژیم صهیونیستی رو به تاراج است.

*اوضاع  سیاسی سودان

مناقشه میان شمال و جنوب سودان از سال ۱۹۵۵  میلادی تا سال ۲۰۰۵  میلادی، منجر به دو جنگ داخلی  و جان‌باختن دست‌کم ۲ میلیون نفر شده‌است. ریشه این جدایی به جنگ‌های داخلی سودان باز می‌گردد. جنگ‌های داخلی سودان تنها مربوط به دوران جدید سودان[4] نمی‌شود پس از سرنگونی نمیری و استمرار جنگ داخلی، عمر البشیر در سال ۲۰۰۵ زیر فشارهای ناشی از جنگ و فشارهای بین‌المللی به قرارداد صلحی با شورشیان جنوب تن داد. بر اساس این توافقنامه قرار شد در ژانویه ۲۰۱۱ یک همه‌پرسی برای تعیین تکلیف قسمت جنوبی برگزار شود.

سودان جنوبی نیز مانند هر کشور تازه استقلال یافته‌ای با مشکلات امنیتی، اقتصادی و اجتماعی دست و پنجه نرم می‌کند. اقتصاد سودان جنوبی بیش از ۹۵ درصد به درآمدهای نفتی متکی است و مهم­ترین صادرات آن نفت است. این منطقه بیش از ۵/۸ میلیون نفر جمعیّت دارد که ۹۰ درصد اهالی آن زیر خط فقر  زندگی می‌کنند. همچنین این منطقه، یکی از فقیرترین مناطق جنگ‌زده جهان محسوب می‌شود که به دلیل سال‌ها نزاع ، تبعیض و درگیری‌های قبیله‌ای با دولت مرکزی سودان به ویرانی کشیده شده‌است.

*آخرین تحولات سودان جنوبی

سودان جنوبی از 15 دسامبر 2013 تاکنون با درگیری­های خونین داخلی روبرو شده است. جنگ قدرت بین دو یا سه چهره سرشناس سیاسی سودان جنوبی، دو سال بعد از کسب استقلال این کشور، به مرحله­ای رسیده است که تحلیلگران، احتمال وقوع جنگ داخلی در سودان جنوبی را بعید نمی­ دانند. همانگونه که در کشورهای آفریقایی مرسوم است وابستگی قومی و قبیله­ای رهبران احزاب و رقبای سیاسی، در اندک مدتی به درگیری قبایل می­ انجامد.

فارغ از آن که کدامیک از دو گروه قومی سودان جنوبی قربانی یا مهاجم هستند، ناظران در خصوص آن که خشونت­های کنونی به پاکسازی قومی منجر شود، هشدار می­ دهند. تعداد 500 قربانی طی ماههای اخیر (اواخر 2013 و اوایل 2014م.) در جوبا این واقعیت را یادآوری می­ کند که کشتار قومی در سودان جنوبی به سرعت در حال گسترش است و خطر بروز جنگ داخلی در این کشور حتمی و جدی است.

*هدف سلطه گران از جداسازی سودان

غربی‌ها، آمریکایی­ها و صهیونیست ها در راستای منافع خود با تقسیم سودان به دو بخش شمالی و جنوبی این دو کشور را با مشکلات زیادی مواجه کرده‌اند و علائم و نشانه های آن هم این است که دو سال و نیم است سودان جنوبی تشکیل شده و در تمام این مدت بر سر پُست‌ها، انتخابات، بودجه و بسیاری موارد دیگر اختلافات سیاسی و قبیله‌ای داشته‌اند که به درگیری مسلحانه قبیله‌ای زیادی در سودان جنوبی منجر شده است و درگیری اخیر اولین درگیری ها در سودان جنوبی نیست.

لازم به ذکر است که هر چند درگیری­های داخلی سودان ممکن است برای کشورهای غربی خوش­آیند نباشد چرا که هدف نهایی آنها از تجزیه سودان و تشکیل سودان جنوبی تقویت آن در برابر سودان است اما نکته قابل تأمل و سوال برانگیز در این میان این است که بعد از هر درگیری داخلی در کشورهای آفریقایی بلافاصله مداخلات کشورهای غربی و در رأس آن فرانسه بیش­تر شده است و بر همین اساس احتمال دارد درگیری­های داخلی در سودان جنوبی بستر سازی برای دخالت بیشتر غرب و بهره برداری از ذخایر نفتی این کشور باشد که هنوز معلق مانده است.

*پیدا و پنهان روابط رژیم صهیونیستی با سودان جنوبی

اسرائیل و سودان جنوبی در آگوست 2012 نخستین توافقنامه همکاری خود را در زمینه آب به امضا رساندند. با توجه به موقعیت اسراییل ایجاد روابط با کشورهای آفریقایی از سیاستهای این کشور از ابتدای تأسیس آن بوده است.

.کنترل بر نفت و آب سودان جنوبی می تواند به عنوان اهرمی سیاسی و اقتصادی از سوی اسرائیل علیه مصر، سودان و هر کشوری که در منطقه وابسته به آب نیل است به کار رود.

این دو کشور هیچ مرز مشترکی با یکدیگر ندارند. در واقع،  فاصله بین "جوبا" پایتخت سودان جنوبی و "تل آویو" بیش از 3 هزار کیلومتر است و این دو هیچ نقطه اشتراک فرهنگی و نژادی با یکدیگر ندارند.

بسیاری از سودانی‌هایی که به اسرائیل پناهنده شده بودند با تبعیض های گوناگون و مختلف مواجه شده و از این کشور نیز اخراج شده بودند. اما با وجود این، اسرائیل جزو اولین کشورهایی بود که استقلال سودان جنوبی را به رسمیت شناخت.

 *جمع بندی

سودان کشوری است پهناور واقع در همسایگی قلب فرهنگی آفریقا. اندیشه و فضای فرهنگی مستعد مسلمانان سودان امری انکار ناپذیر است اما از دیگر سو معجونی از جهل و فریب این عضو نیرومند جهان اسلام را از جایگاهی که شایسته اش بوده بازنگه داشته است.

نزدیکی این کشور به مصر و شمال قاره آفریقا از سودان سرزمینی ویژه ساخته است و سودان را به نقطه آشوب و بحران و نزدیک تر ساخته. بحرانی تر شدن اوضاع در مصر نیز طی یک سال اخیر بر این نگرانی افزوده است.

بعد از اینکه سیاست های سودجویانه و اسلام زدایانه غرب، جنوب سودان را پس از سالها درگیری با عنوان فریبنده ای چون "همه پرسی استقلال"  از آن جدا کرد. طمع ورزی های سلطه گران منطقه ای و فرا منطقه ای همچنان از عزت و اندیشه و قدرت مسلمانان سودان قربانی می گیرد.

در دل این آشوب ها و تجزیه ها و تفرقه ها، اندیشه مخوف و خطرناک تکفیر و سلفی گری همچون یک بیماری مزمن و مسری در حال رشد در افریقا است. امری که ضرورت رجوع به اسلام ناب و قرآن و سنت نبوی را روشن تر از قبل ساخته است.


 [1] این گروه اغلب متأثر از فاطمیون مصر هستند و دو گروهند: یکی «اخوان ‌المسلمین» و دیگری «انصار المهدی». اخوان ‌المسلمین سلفی نیستند، اما به برخی از باورهای سلفی ها عقیده دارند؛ مانند شرک دانستن زیارت قبور و...

[2] اکنون استفاده از نام‏های اسلامی و عربی و پوشیدن دشداشه در سودان جنوبی ممنوع است.

[3] باید گفت غرب و رژیم صهیونیستی سال ها قبل از برگزاری همه پرسی سال 1390 و تجزیه رسمی سودان به دو بخش جنوبی و شمالی مقدمات حضور خود در مناطق نفت خیز سودان را فراهم کرده بودند و سناریوی لزوم دستگیری عمر البشیر توسط دادگاه لاهه نیز در همین راستا تعریف می شد.

[4] (روی کار آمدن صادق المهدی و عمر البشیر) و این جنگ‌های در زمان جعفر نمیری آغاز شد.

نظرها

    تاکنون نظری برای این مطلب ثبت نشده است .

ارسال نظر

برای نظر دادن ابتدا با نام کاربری و رمز عبور خود وارد سایت شوید یا ثبت نام کنید .
برای ورود یا ثبت نام اینجا را کلیک کنید .