جمهوري ترکيه در غرب آسيا و جنوب شرقي اروپا در محل تلاقي این دو قاره قرار دارد. حدود 95 درصد اين کشور در قاره آسيا و 5 درصد آن در قاره اروپا است.
اهمیت کشور ترکیه در جهان اسلام از چند جنبه قابل ملاحظه است:
اول: امپراتوری چند صد ساله عثمانی قرنها به عنوان نماد جهان اسلام از سوی مستشرقان معرفی شده است. به همین دلیل با مطالعه تاریخ این امپراتوری و دیدگاههای متفکران غربی نسبت به آن می توان معادلات و تحولات ترکیه جدید را در سده اخیر بهتر و عمیقتر درک کرد. روند اسلام زدایی در ترکیه پیوند عمیقی با زمینههای تاریخی این مسئله از سالها پیش داشته است.
دوم: این کشور در مرز آسیا و اروپا قرار دارد. این خصیصه سبب شده که مسلمانان ترکیه همواره ظرفیت تاثیرپذیری و تاثیرگذاری در هر دو حوزۀ فرهنگی جغرافیایی غرب و شرق را داشته باشند.
سوم: این منطقه همواره مورد طمع اندیشههای ضد اسلامی بوده است. چرا که محل ارتباط دنیای اسلام با جهان غرب است و و کسانی که به شکلی نظاممند قصد داشتهاند پیام اسلام را برای مسلمانان اروپا پیامی ناقص جلوه دهند سعی داشتهاند چهرۀ اسلامی این دروازه را مخدوش کنند.
چهارم: ترکیه از جهاتی با ایران اشتراک فرهنگی دارد. از جمله اینکه مسلمانان ترکیه و ایران، در جهان اسلام مسلمانانی غیرعرباند. اقوام ایرانی و ترک خود دلیل و مدرکی برای جهانی بودن پیام اسلام به حساب میآیند.
همسايههاي ترکيه
اين کشور با کشورهاي بلغارستان و يونان از شمال غربي، درياي اژه از غرب، عراق و سوريه و درياي مديترانه از جنوب، درياي سیاه از شمال، ارمنستان و گرجستان از شمال شرقي و ايران از شرق همسايه است. طولاني ترين مرز خشکي را با سوريه و طولاني ترين مرز آبي را با درياي اژه دارد.
جمعيت ترکيه
ترکیه به 74 استان و 829 شهر تقسيم مي شود و در سال 2006 ميلادي داراي 73/197/20 نفر جمعيت بوده است.
ترکیه جدید
با فروپاشی امپراتوری عثمانی نظام جمهوری در ترکیه برقرار شد. جمهوري ترکيه در اکتبر 1923 رسماً اعلام موجوديت کرد و مصطفي کمال پاشا که آتاتورک به معنی پدر ملت ترک لقب گرفته بود به رياست جمهوري رسيد.
آتاتورک طبق برنامه انگليس تغييرات اساسي در قوانين اجتماعي ایجاد کرد. از مهمترين تغييرات انجام شده در ترکيه پس از به حکومت رسيدن مصطفي کمال پاشا مي توان به موارد زير اشاره کرد:
- کليه قوانين اسلام ملغي شد.
- تمامي حروف عربي را به لاتين تغيير دادند.
- تقويم هجري را به تقويم ميلادي تغيير دادند.
- قرآن را از زبان عربي به زبان ترکي ترجمه کردند.
- حجاب اسلامي ممنوع شد.
- پوشيدن لباس خارجي اجباری گرديد.
- علما و روحانيان ديني موظف بودند بیرون مسجد مانند سایر مردم لباس بپوشند و روحانیان اجازه داشتند لباس مخصوص خود را تنها در مسجد بپوشند.
- وزارت اوقاف و منصب شيخ الاسلامي ملغي شد.
- نظارت بر مدارس ديني را به اداره تعليم واگذار کردند.
-دادگاههاي شرع منحل شد.
- هرچه رنگ سنتي و ديني داشت به کنار نهاده شد.
- در سال 1928 دين اسلام از رسميت افتاد.
مصطفي کمال پاشا با استبداد خود تمامي موارد فوق را در ترکيه اجراء نمود و دين اسلام را در سال 1928 از رسميت انداخت.
مسلمانان در ترکیه:
نزدیک به 95% مردم ترکیه را مسلمانان و 2% را مسیحیان و پیروان دیگر ادیان تشکیل می دهند. مسلمانان این کشور به گروههای زیر تقسیم می شوند:
- حنفیها: که جمعیت قابل ملاحظهای از اهل سنت این کشورند.
- شافعیها: پیروان این فرقه در ترکیه را بیشتر کردها تشکیل میدهند.
- پیروان دیگر فرق اهل سنت.
-علویان که حدود ۱۸ تا ۲۰ میلیون نفرند که خود به 4 دسته رافضی، باطنی، حروفی و بکتاشی تقسیم می شوند. مجلۀ «جم» مجله رسمی این گروه است که از پرتیراژترین مجلات ترکیه بهشمار میرود. این فرقه در سوگواری ماه محرم شرکت میکنند.
-شیعیان اثنی عشری که نزدیک به یک میلیون نفر از جمعیت این کشورند.
شیعیان ترکیه:
جمعیت شیعیان ترکیه در مرزهای این کشور با ایران متمرکز است. زبان آنها مشابه آذربایجانیهای ایران است. استان "قارص" از عمده ترین مراکز تجمع شیعیان ترکیه است.
در بررسي علل رشد مذهب تسنن در اين کشور و عدم رشد مذهب تشيع در اين سرزمين ميتوان به حضور بزرگترين امپراتوري اسلامي در اين منطقه که قريب به هفتصد سال در اين سرزمين حکومت کرده اشاره نمود. همچنين برنامه ها و سياست حکومت عثماني در برخورد با همسايه مقتدر خود يعني صفويان شيعه مذهب، و سياستهاي سرکوبگرانه حکومت عثماني نسبت به شيعيان ساکن در سرزمين آناتولي، عامل اصلي عدم رشد و عدم ظهور و بروز مذهب شیعه در اين سرزمين بوده است.
شدت عمل حکومت عثماني دربرابر شیعیان به حدی بوده که شيعيان برای حفظ جان خود مجبور بودند به جنگلها و کوهستانها پناه برند. در طی این دورۀ طولانی هفتصدساله، دوري شيعيان از صحنه اجتماع باعث عدم رشد و پيشرفت آنها و فقر فرهنگي و علمي شديد آنها شده است. به گونهاي که فرقههاي انحرافي و طريقتهاي مختلف از بين شيعيان اين سرزمين منشعب گرديد. اين تفرقه ناشي از عملکرد عوامانۀ اين افراد و دوري ايشان از عالمان و منابع علمي مذهب شيعه در سالهاي سخت حکومت عثماني است.
چگونکی عملکرد مبلغان اسلامی در نظام فرهنگی ترکیه:
سازمان «ریاست عالیۀ امور دینی» سرپرستی و انجام امور دینی و آموزشهای مذهبی و اخلاقی را در ترکیه به عهده دارد و از نظر اهمیت پس از وزارت کشور و وزارت دفاع سومین سازمان مهم در ترکیه است.
امامان جماعت و امامان جمعه در استخدام این سازمان هستند و غالباً از مدرسۀ «امام خطیب» فارغالتحصیل شدهاند. معمولاً از هرگونه موعظۀ سیاسی و اجتماعی خودداری میکنند و در قالبی صرفاً عبادی مراسم دینی برگزار میشود. متن خطبههای نماز جمعه در سازمان «ریاست عالیۀ امور دینی» تهیه میشود و در همۀ مساجد یکسان است.
آموزش دینی در مدارس مذهبی مستقل ممنوع است، مدارس «امام خطیب» در سال ۱۹۵۱ تاسیس شد، این مدارس ضمن حفظ اصل لائیک نظام ترکیه، در رشتههایی مانند امامت، خطابت و مدرسی قرآن به آموزش مذهبی میپردازد. در این مدارس دروسی مانند قرآن، عربی، فقه، کلام، تفسیر، اخلاق، حدیث، خطابه، فلسفه، عقاید، زبان، ادبیات ترکی، زبان خارجی، تاریخ انقلاب ترکیه، امنیت ملی و ورزش تدریس میشود. شرایط پذیرش در این مدرسه دارا بودن مدرک سیکل اول دبیرستان، اعتقاد به اصول و مبانی دینی و اجرای عملی آنها و وطندوستی است. فارغالتحصیلان این مدرسه با دریافت مدرک دیپلم میتوانند در انیستیتوی عالی اسلامی ادامه تحصیل دهند یا به خطابت، امامت جمعه و جماعت و تدریس قرآن مشغول شوند.
غرب گرایی و اسلام گرایی در ترکیه:
غرب گرایان در ترکیه بطیء و کند حرکت کرده اند،[1] به طوری که کمتر کسی گمان میکرد، رابطۀ عثمانی با غرب، کشور و ملت ترکیه را پس از حدود یک قرن در وضعیت فعلی قرار دهد. غربی ها اندیشمندان ترک را متقاعد کردند که برای پایدار ماندن عثمانی باید دست به اصلاحات زد.[2] عثمانیها وقتی قدم در راه اصلاحات نهادند نیاز به الگویی عینی برای این کار داشتند متاسفانه در این هنگام، برخی از روشنفکران نیز به غرب با خوشبینی مینگریستند و الگوی غربی را مناسبترین الگو برای پیشرفت جامعه میپنداشتند. نکته اینجاست که ملی گرایی نیز به عنوان دستاویزی مورد استناد این گروه قرار گرفت در حالی که تاریخ این تحولات نشان داده است که ملی گرایی همواره روی دوم سکه غرب گرایی در ترکیه بوده است.[3]
فراز و نشیب های تاریخی ترکیه شباهتهای فراوانی با اوضاع تاریخی ایران دارد. کشورهای غربی نیز برای بهره کشی از ایران و ترکیه از روشهای یکسانی بهره گرفتهاند. برخوردهای انفعالی دانشوران هر دو کشور نیز بیشباهت به هم نبوده است. مهمترین تفاوت فرهنگی این دو ملت، شیعهبودن مردم ایران است که منجر به پدیده عظیم انقلاب اسلامی در ایران شد و به این ترتیب مانع بزرگی بر سر راه جریان غربگرایی در ایران ایجاد کرد.
نظام لائیک و غیر دینی مولود نامبارک اسلامستیزی در ترکیه است و پیادهکردن این الگو در سایر کشورهای اسلامی دنبال میشود. به همین دلیل غرب میکوشد الگوی پیادهشدۀ خود در ترکیه را الگویی موفق نشان دهد تا سایر ملتهای مسلمان این الگو را به منزلۀ بهترین جانشین برای نظامهای فعلی خود قلمداد کنند.
نباید چشم خود را بر پیشرفت اقتصادی ترکیه در سالهای اخیر ببندیم و تمام این پیشرفت را حاصل نقشۀ غرب برای امت اسلامی بدانیم، کار و تلاش مردم و دولت ترکیه برای بهبود وضعیت اقتصادی شایان توجه است، اما اگر ادعا داریم نظام دینی حاکم در ایران نظامی است که شایسته است دیگر ملتها از آن الگو بگیرند ما هم باید با پشتکار برای بهبود وضعیت اقتصادی و مهمتر از آن اوضاع فرهنگی کشورمان بکوشیم. پیشرفت ترکیه مطابق مطامع غرب است و همین امر باعث میشود با آن مقابله نکند، وضع امروز جامعهمان را با ترکیه مقایسه نکنیم و نگوییم دو کشور اسلامی با زمینۀ یکسان چرا یکی به سرعت در زمینۀ اقتصادی جلو رفته و دیگری با مشکل روبهروست.
رسانه و رویکرد ضد اسلامی به آن در ترکیه
گسترش هر اندیشه با اطلاعرسانی ممکن است. رسانهها در ترکیه تا مدت ها ابزارهایی سنتی به حساب میآمدند. در گذشته، در ترکیه مساجد و مدارس در شکل گیری افکار عمومی تاثیر زیادی داشتند. حرکت مبتنی بر غربگرایی در ترکیه نسبت به روش های سنتی اطلاعرسانی رویکردی خصمانه اتخاذ کرد.
نهادهایی که مرکز آموزش دینی بودند در سال 1920 تعطیل شدند و تنها مساجد باقی ماندند. حاکمیت برای مقابله با واکنشهای مردم در برابر تعطیلی مساجد شیوه نوینی را پی گرفت و تشکیلات امور دینی وابسته به دولت را ایجاد کرد. علمای دینی وابسته به دولت تربیت شدند تا جایی که در 1927 آیین نامهای منتشر شد که بر اساس آن مساجد نیز مانند کلیساها میبایست مجهز به آلات و ابزار موسیقی میشدند و مساجد به محلی برای برگزاری کنفرانس و امثال آن بدل شد.
ترتیبی داده شد که ترجمه ترکی اذان از مناره ها پخش شود. گمان بر این بود که این مسئله نقش اطلاع رسانی را در بین مسلمانان ترکیه کمرنگ خواهد کرد.
با رسمیت یافتن خط و حروف لاتین در ترکیه به جای حروف فارسی و عربی، عملا مساجد فاقد خط و نوشته شدند و شاید بتوان گفت که مهمترین ابزار انتقال پیام را از دست دادند. در نتیجه نسل هایی پدید آمد که گرچه مسلمان و ترک هستند اما نمیتوانند از میراث دینی و فرهنگی خود بهرمند شوند و بیواسطه از آن استفاده کنند و مجبورند به تولیدات جدید فرهنگی رو آورند.
و سخن آخر:
مسلمانان ترکیه نقش بسیار مهمی در معرفی اسلام به دنیا و به خصوص به دنیای غرب داشته و دارند. هرچند برنامهریزیهای بلند مدت دشمنان، دستیابی به عمق اسلام و پیام قرآن را برای این مردم دشوار کرده است اما اتصال قلبهای تکتک مسلمانان ترک به اسلام و همه کسانی که جویای اسلام اصیل هستند این امکان را فراهم می سازد که ندای فرهنگ اسلامی همواره بتواند آنان را جذب کند و بر آنها تأثیر بگذارد و بیش از پیش در دل این مردم ریشهدار شود.
اقدام زنان مسلمان ترکیه به اعتراض علیه سیاست «گسترش بی حجابی» پیام حجاب را به قلب اروپا و امریکا نیز رسانده و سبب شده تا جوامع غربی نیز شاهد حضور تعداد بیشتری از بانوان مسلمان با پوشش اسلامی باشند. این مسئله شاهدی روشن بر این است که چگونه ترکیه قادر است عهدهدار مسئولیتهایی بزرگ در معرفی اسلام باشد.
[1] این حرکت در ترکیه از دویست سال پیش آغاز شد، با به قدرت رسیدن آتاترک به اوج رسید و با تاسیس جمهوری جدید ترکیه، همچنان پیگیری می شود.
[2] در ادبیات سیاسی منبعث از اندیشه های غربی، "اصلاحات" به وضیعیتی اطلاق می شود که در آن خواص و سپس عامه مردم از اصول ریشه دار در باورهایشان عدول کرده و به اصطلاح "تعدیل" شوند. جوامع مسلمان از این عنوان و پیامدهای آن تا به حال بیشتر متضرر شده تا منتفع شده باشد.
[3] ملی گرایی و غرب گرایی در تاریخ معاصر ترکیه به قدری تو در توست که نویسنده کتاب "تاریخ اندیشه اسلام گرایی در ترکیه" آنها را تحت یک عنوان بررسی می کند.