دل نوشته ای برای شهید دیالمه
خلاصه مطلب :

دل نوشته ای از نسل سومی های انقلاب به جوانترین نماینده ملت درتاریخ انقلاب اسلامی:

ای شهید بزرگوارمان!

یادمان نیست آن زمانی را که آرام و قرارت نبود تا رسول اندیشه ای باشی که خود نماد و تمثل آن بودی.

به یاد نمی آوریم مشعل داری ات را در هجوم ظلمات عصر طغیان که چه تنها، ولی استوار راه می نمودی.

خاطره مان یارای آن نیست تا جوانی ات را ،که سراسر عمر تو بود، با فکر و غیرت و صبرت مرور کند...

ندانستیم، چون نبودیم تا دیده باشیم آنچه را که شنیده ایم!

... اما گفتند و خواندیم. پرسیدیم و دانستیم، جستیم و یافتیم...

یافتیم...

آن سنگری را که برای اندیشه هایمان ساختی

و شناختیم آن مسیری را که برای گامهایمان هموار کردی.

هرچند که عمر ما سالیانی پس از عروج تو آغازید، اما نهیب فریادت دل و دیده مان را به هوش آورد که...

...که ما همان تاریخی بودیم که خطابش کردی و آینده ای که نگاهت را بدان دوخته بودی.

اکنون،

خلوص اندیشه ات، ندای قرآن و عترتت، تنفس عبودیت و ترنم اشکهایت در کمیل

رگ و قلب و دل و دیده مان را لمس کرده است.

.. و دانستیم که چون وجودی از جنس نور و مهربانی از سنخ باران، سزاوار ستودن هستی!

وما هرگز، نعمت وجودت را شکرانه نخواهیم توانست گزارد.

به کمتر از شهادت برایت آرزویی نداشتیم، نه فقط از آن روکه خود آن را طلب کردی بلکه چون،

شهادت آن روز تو،حلقه ی محفل و جامع پریشانی و رشته ی حیات امروز ما شد

تا در شرمندگی از حق بزرگ تو قطره کوچکی از تمسک به ثقلین باشیم.

روزهای دیگری آمدند و نماندند و گذر کردند.

سالی دیگر از فصل وصل نشناخته مان سپری شد.

باز دلتنگ تو شدیم، هرچند همیشه در میانمان حضور داشته ای اما دعایمان این است که

در قیامت در برابرکتاب الله و تفسیر جدایی ناپذیرش، اهل بیت علیهم السلام،

از حجتی که حیات طیبه تو بر ما تمام کرد، شرمسار نمانده باشیم.

 

(ل.م دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق بین الملل)

 

 

 

نظرها

    تاکنون نظری برای این مطلب ثبت نشده است .

ارسال نظر

برای نظر دادن ابتدا با نام کاربری و رمز عبور خود وارد سایت شوید یا ثبت نام کنید .
برای ورود یا ثبت نام اینجا را کلیک کنید .