*سوریه کجاست؟
سوریه هممرز ترکیه، فلسطین اشغالی، لبنان و عراق است. ذکر نام همسایگان سوریه کافی است تا موقعیت استراتژیک آن را در جهان پرآشوب امروز روشن کنیم.
*سوریه و مسئلۀ تأمین انرژی جهان
یکبار به جایگاه سوریه با نگاه موقعیت آن در میان کشورهای تولیدکنندۀ انرژی و کشورهای مصرفکنندۀ انرژی بنگرید.روسیه اصلیترین صادرکنندۀ گاز به اروپاست. اما باتوجه به مشکلات گاه و بیگاه این کشور با اوکراین که مسیر عبور خط لوله از روسیه به اروپاست و رقابت سیاسی روسیه با اروپا ، اروپا نمیتواند تنها به گاز روسیه متکی باشد پس به دنبال منابع جدید انرژی در منطقه است. ایران یا کشورهای حاشیۀ خلیج فارس دیگر گزینههای اروپا برای تأمین انرژی هستند.
از سوی دیگر، کشورهای تولیدکننده گاز نیز بیکار ننشستهاند. قطر در صدد است با ایجاد خط لوله ای و با گذر از عربستان، اردن و سوریه گاز خود را به شرق اروپا برساند تا به مهمترین تأمینکننده گاز اروپا پس از روسیه تبدیل شود.
ایران و عراق و سوریه در سال ۲۰۱۱ قرارداد خط لولهای به طول ۱۵۰۰کیلومتر را امضا کردند که گاز را از عسلویه به عراق و از آنجا به سوریه و سواحل دریای مدیترانه برسانند. با توجه روابط نزدیک دولت سوریه با ایران این پروژه در مقایسه با پروژۀ خط لوله از قطر به سوریه با موفقیت بیشتری روبرو خواهد شد. میتوان گفت دیدگاه مشترک ایران و سوریه در مسائل جهانی (خصوصا موضع مشترک این دو کشور در قبال رژیم صهیونیستی) معادله تأمین انرژی اروپا را پیچیدهتر میکند. درصورت بحران زایی اسرائیل در منطقه جبهۀ مقاومت و حامیانش، از جمله ایران و سوریه میتوانند با اتخاذ تصمیمی مشترک از رسیدن گاز به اروپا جلوگیری کنند و از این طریق اروپا را در فشار گذاشته و معادله را به ضرر اسرائیل تغییر دهند.
چه مبدأ گاز ایران باشد چه قطر، سوریه در هر دو حضور خواهد داشت. دولتی که در سوریه بر سر کار میآید چون در گلوگاه انرژی اروپا قرار دارد میتواند از اهرم انرژی برای تحمیل خواست خود به اروپا بهره برد و از این طریق اروپا را با خود همراه کند. به هر حال آنچه که تعیین کننده پایان ماجرا است نگرش دولت آتی سوریه به تقابل صهیونیزم - مقاومت است.
پس سرنگونی دولت فعلی که متحد ایران است به نفع قطر و عربستان است. از همین رو است که این دو کشور در زمان اوج منازعات هزینههای جنگ علیه بشار اسد و دولت فعلی سوریه را تقبل کرده بودند چراکه مطمئن بودند با رویکارآمدن دولتی همپیمان با آنان هزینههای جنگ را به سرعت را جبران خواهند کرد. با توجه به موضع دولت بشار اسد برابر اسرائیل اروپاییان نیز ترجیح میدهند این دولت سرنگون شود و دولتی در سوریه بر مسند قدرت قرار گیرد که به عربستان، قطر و اسرائیل نزدیک باشد تا در صورت ماجراجویی مجدد اسرائیل در منطقه، نیاز اروپا به گاز، اهرم فشاری برای جبهۀ مقاومت علیه اروپا نباشد.
*سوریه و منازعات امروز و دیروز ابرقدرتها
در بحران سوریه، روسیه مقابل امریکا قرار گرفته است و از دولت بشار اسد حمایت میکند، روسیه چه منافعی را در این تصمیم دنبال میکند؟ پس از فروپاشی شوروی، روسیه که میراثدار ابرقدرت شرق بود، منازعه با امریکا را از خلف خود به ارث برد، میراثی که سند هویت او در مقام ابرقدرت شرق محسوب میشود و او را از حل شدن در هیمنه امریکا حفظ میکند.
با نزدیکشدن بیش از پیش ترکیه به غرب، سوریه آخرین زمین نزدیک به اروپاست که روسیه میتواند آن را برای خود حفظ کند.. همچنین در مسئلۀ انرژی هم حضور دولت دوست روسیه در سوریه که حلقه واسط رسیدن انرژی جنوب آسیا به اروپاست، میتواند به روسیه کمک کند تا با اتحاد با همپیمان استراتژیکاش شرایط خود را به اروپا تحمیل کند و برتر میدان باشد.
*ترکیه و ایران، دو رقیب تاریخی در منطقه
منازعات جدی میان ایران و عثمانی با رسمیشدن مذهب شیعه در ایران در دورۀ صفویه تشدید شد. با انقراض صفویه و افول دولت عثمانی این آتش زیر خاکستر رفت.
انقلاب اسلامی ایران مذهب شیعه را دوباره در صدر اخبار جهان آورد. در سالهای اخیر، ترکیه پس از سالها تلاش در جلب اعتماد غرب و پیوستن به اتحادیۀ اروپا ناکام ماند، این ناکامی به ترکها نشان داد هویت شرقی و اسلامی ترکیه هنوز در اذهان نیرومند است[1].
با قدرت گرفتن اسلامگرایان در ترکیه و بهبود اوضاع اقتصادی این کشور در دورۀ حکومت آنها، اسلامگرایان سعی کردند اقتدار حکومت عثمانی را در اذهان زنده کنند و اعتماد به نفس ملی خود را که در اثر شکست سالیان اخیر در پیوستن به اتحادیه اروپا از دست رفته بود باز یابند. اسلامگرایان با زندهکردن نمادهای دورۀ عثمانیان تلاش کردند عظمت حکومت عثمانی را در افکار عمومی مسلمانان زنده کنند. رفتار آنها نشان میدهد سودای حکومت مجدد بر جهان اسلام را در سر میپرورانند، هر چند که کشورهای عربی با تسلط ترکیۀ غیرعرب بر عربها مخالفاند اما به نظر میآید ترکیه امیدوار است در جبهۀ فرهنگی و دیپلماتیک در این جنگ نامرئی با عربستان برای تسلط فرهنگی بر جهان اسلام پیروز شود[2].
تخاصم با دولت شیعه ایران سبب میشود ترکیه اعتماد رقبای عرب خود را جلب کند و سنیهای افراطی را بیش از پیش متقاعد کند که همپیمانی با ترکیه میتواند دوباره اهل تسنن را تحت یک امپراتوری واحد متحد سازد و از این طریق با گسترش تفکر شیعی که با مقاومت قهرمانانه شیعیان لبنان و فریاد آزادیخواهی ایرانیان سرعت گرفته است مبارزه کند.
به علاوه، قرارگرفتن در جبهۀ مقابل ایران در مسئلۀ سوریه و در نهایت از میان برداشتن حکومت نزدیک به ایران در این کشور، ترکیه را در مرکز توجه اهلسنت قرار میدهد.
*ایران و امریکا
مخاصمه ایران و امریکا هرچند کمسابقهتر از منازعه ایران و عثمانی است اما ابعاد گستردهتری دارد. مهمترین اختلاف ایران و امریکا، منازعه بر سر موجودیت رژیم صهیونیستی است.
تأمین امنیت رژیم صهیونیستی تا امروز هزینۀ زیادی برای دولت و ملت امریکا داشته است، بنا بود این بار جنگ در سوریه برای برانداختن دولت بشار اسد رخ دهد تا امنیت اسرائیل تضمین شود. . در جنگ احتمالی سوریه، آمریکا به نیابت از صهیونیست ها و سوریه به نیابت از هلال شیعی حضور خواهد داشت. افکار عمومی امریکا و سایر ملتهای همپیمان با او با جنگ مخالفاند چراکه جنگ جز هزینههای مادی، هزینههای روانی و روحی دارد که مردم این کشورها با وجود تحمل مشکلات اقتصادی دیگر حاضر نیستند تاوان آن را بپردازند و با پرداخت هزینه، حتی هزینههای روانی، امنیت صهیونیستها را تأمین کنند.
به نظر میآید لشگرکشی رسمی به سوریه با توجه به افکار عمومی مردم کشورهای غربی و امریکا امکانپذیر نیست و به همین علت امریکا پیش از افتادن در مهلکۀ جنگ دیگری مانند جنگ عراق و افغانستان پیشنهادها را برای حل به ظاهر دیپلماتیک بحران سوریه پذیرفت.[3]
*سوریه نماینده جبهۀ مقاومت
سوریه پشت جبهۀ مقاومت در لبنان و فلسطین است. اگر دولت سوریه از حمایت مقاومت بردارد تنها حامی منسجم مقاومت که هممرز اسرائیل است، از میان میرود و حزبالله و حماس به جزیرهای تبدیل میشوند که اسرائیل و همپیمانانش آن را محاصره کردهاند.
علاوه بر تأمین منافع مادی، آنچه که عربستان و قطر (به عنوان سردمداران سلفیگری) دنبال میکنند، جلوگیری از نفوذ بیشتر ایران در منطقه و ممانعت از گسترش تفکر شیعی در جهان عرب است. چرا که قدرتگرفتن حزبالله مساوی است با توجه روزافزون مسلمانان دربند حکومتهای فاسد به سرچشمۀ مقاومت که با تفکر شیعی عجین است. به همین علت سلفیگرایان تمام تلاش خود را برای انحراف افکار عمومی جهان عرب و اسلام از این حقیقت ناب به کار بسته و به کار خواهند بست.
آنچه گفتیم مروری کوتاه بر انگیزهها و علل درگیری در سوریه است و نشان میدهد چرا مخالفت با بشار اسد پایانناپذیر است و چرا ما ایرانیان باید از دولت سوریه حمایت کنیم.
[1] در سالهای ابتدایی پس از انقلاب ترکیه در وضعی نبود که بتواند با ایران به شکل جدی درگیر شود و جنگ تحمیلی علیه ایران هم صحنۀ آمادهای بود که تمام دشمنان ایران از آن برای ضربهزدن بهره بردند.
[2] تخاصم با اسرائیل در مجامع عمومی، کمک به کشورهای مسلمان و فقیر افریقایی، توجه به هنر و معماری عثمانی و هنر اسلامی نامیدن آن، نامیدن ابنیه و پلهای جدید به نام سلاطین مقتدر عثمانیان از جمله اقداماتی است که نشان میدهد ترکها میل دارند میراثدار عثمانیان باشند و سایر مسلمانان، آنها را قیم فرهنگی اسلام بدانند و همواره سلطۀ فرهنگی به سلطۀ سیاسی نیاز دارد.
[3] البته به گفتۀ بشار اسد همچنان احتمال حمله به سوریه وجود دارد چرا که پیشنهاد پرداخت هزینههای مادی جنگ توسط عربستان و قطر برای برخی دولتمردان امریکا که تاجر اسلحهاند، وسوسهانگیز است و آنها نمیتوانند بهراحتی از سود کلان فروش اسلحه در جنگ و رونق این تجارت سیاه بگذرند.