بازی یک نیاز طبیعی برای کودک است و بدون آن کودک رشد سالم نخواهد داشت. کودکی که به بازی علاقه ای نداشته باشد تقریبا بیمار محسوب می شود. همه انسان ها از دوران کودکی تمایل به بازی داشته اند و کم و بیش به بازی پرداخته اند و این حاکی از آن است که بازی، از نیازهای طبیعی انسان است. البته این امر ممکن است بر همگان روشن باشد اما مسئله آن است که والدین و سرپرستان کودکان با وجود علم و آگاهی به این نیاز، توجه کافی به رفع آن و آثار تربیتی فراوانی که در توجه به آن وجود دارد نشان ندهند و از آثار زیانباری که در بی توجهی به این نیاز کودک و عدم رفع آن وجود دارد غافل باشند. پیشوایان دینی ما در زندگی خود به این نیاز طبیعی کودکان توجه کافی داشته اند، آنان علاوه بر این که کودکان را در بازی کردن در دوران کودکی آزاد می گذاشتند، خود نیز در بازی آنها شرکت جسته و از این طریق هم به بازی آنها رونق می دادند و هم در واقع به زندگی و شخصیت آنها احترام می گذاشتند.

پیامبر (ص) گاهی بین کودکان خود مسابقه برگزار می کرد. امام صادق (ع) می فرماید: شبی پیامبر (ص) به منزل فاطمه (س) وارد شد و حسن و حسین (ع) با او بودند. پیامبر به آنها فرمود: برخیزید و با هم کشتی بگیرید. فاطمه (س) که برای کاری بیرون از منزل رفته بود وارد شد و مشاهده کرد که پیامبر (ص) می فرماید: حسن عجله کن و بر حسین سخت بگیر. فاطمه (س) تعجب کرد و فرمود: آیا بزرگتر را بر ضد کوچکتر تشویق می کنید؟ پیامبر (ص) فرمود: دخترم، آیا راضی نیستی من حسن را تشویق کنم در حالی که برادرم جبرئیل حسین را تشویق می کند و می گوید حسین بر حسن سخت بگیر.[1]

آن حضرت علاوه بر تشویق فرزندان خویش به بازی، خود نیز در بازی آنها شرکت می کرد. ابن مسعود می گوید: پیامبر )ص) حسن و حسین (ع) را بر پشت خود سوار می کرد و حسن )ع( را بر طرف راست و حسین (ع)  را در طرف چپ خود می نشاند و راه می رفت و می فرمود: چه شتر خوبی دارید و شما چه سواران خوبی هستید و پدرتان از شما بهتر است.[2] در روایتی از پیامبر اکرم ص آمده است که: کسی که کودکی دارد باید با او کودکی کند.[3] امام صادق ع درباره اهمیت بازی کودکان می فرماید: فرزندت را تا هفت سال رها بگذار تا بازی کند (و پس از آن) هفت سال او را تعلیم ده و تربیت کن.[4]

اما سوال این است که مگر بازی کودک چه اهمیتی دارد که معصومان ع به ویژه پیامبر اکرم ص بر آن تاکید کرده اند؟ در پاسخ باید گفت: بازی نیاز طبیعی و یکی ازنیازهای اساسی کودک است و بی توجهی به این نیاز کودک، خسارت روحی و روانی بسیاری به بار خواهد آورد. در توضیح این مطلب باید گفت که کودک براثر تغذیه دارای انرژی فراوانی است و این انرژی باید به گونه ای مصرف شود.[5] مصرف این انرژی درکودک جز از راه بازی نیست اگر این انرژی به مصرف نرسد کودک دچار بیماری های روحی-روانی و جسمی خواهد شد. در این زمینه امام کاظم ع می فرماید: مستحب است که فرزند در کودکی به بازی و جست و خیز بپردازد تا در بزرگسالی شکیبا باشد سپس فرمود جز این کار، سزاوار نیست.[6] پس انسان در کودکی باید با بازی روحیه ستیزه جویی، جنگجویی و ترس ها و تردیدهای خود را ارضا کند تا در بزرگسالی صبور باشد همچنین کودکان همواره در زندگی بر اثر ناکامی ها به عقده های درونی مبتلا می شوند که تخلیه این عقده ها در بازی میسر است، زیرا بر اثر موفقیت هایی که در بازی بدست می آورند، ناکامی های زندگی را فراموش می کنند و یا به شیوه های گوناگون نظیر داد و فریاد زدن یا به گونه ای منطقی در بازی با هم بازی ها یا اسباب بازی های خود، عقده های خود را خالی می کنند.و همین امر موجب تعادل و آرامش درونی آنها می شود.

بنابراین اگر به بازی کودکان اهمیت داده شود علاوه بر اینکه به نیاز طبیعی کودک پاسخ داده شده است بسیاری از مشکلات روانی- عاطفی کودک نیز حل خواهد شد و اگر به این نیاز توجه نشود، علاوه بر تداوم این مشکلات، خودِ جلوگیری از بازی کودک به عقده و مشکل روانی دیگری تبدیل خواهد شد.

 علاوه بر این بازی بر رشد اجتماعی کودک تأثیرگذار است. زیرا کودک در بازی، با هم بازی های خود ارتیاط برقرار کرده و چگونگی ارتباط را تجربه می کند، رعایت مقررات در بازی های اجتماعی، احترام به قوانین و مقررات اجتماعی، پذیرش انتقاد و همکاری گروهی را نیز می آموزد.

نکته دیگر آنکه بازی وسیله ای است برای شناخت کودک از خود و شناخت دیگران از کودک. چرا که کودک در بازی همه ضعف ها و قوت ها، ترس ها و نگرانی ها، بینش ها و نگرش ها، علایق و نفرت ها و به طور کلی شخصیت خود را بروز می دهد و در بسیاری از موارد، خود نیز به ضعف ها و قوت های خود پی می برد و در صدد برطرف کردن ضعف ها و تقویت نقاط قوت خود بر می آید.

همچنین والدین و مربیان می توانند از طریق نظارت بر بازی کودکان و یا شرکت در بازی انها به نگرش ها و علایق و نفرت های کودکان پی ببرند و راهکارهایی برای تربیت بهتر آنها فراهم سازند حتی می توانند از این طریق به ضعف های خود در تربیت فرزندان و کودکان پی برده و در صدد جبران آنها برآیند. بازی کودکان نمایش عملی کارکرد تربیتی والدین و مربیان تربیتی است.

ارزش دیگر بازی کودکان، ارزش آموزشی آن است. کودکان بر اثر بازی بسیاری از چیزها را می آموزنددایره لغات مورد استفاده در گفتار آنها افزایش می یابد و با رنگ ها و شکل ها و اشیای مختلف آشنا می شوند. اساسا یادگیری کودک در هفت سال اول زندگی از طریق عمل است و این نوع یادگیری ضمن بازی صورت می گیرد چون به طور کلی در این دوران کار و زندگی کودک بازی است و جز این کاری ندارد. بنابر این هرگونه آموزش در این دوران باید ضمن بازی صورت پذیرد.

لذا اگر والدین و مربیان این بازی ها را هدایت و برنامه ریزی کنند، در این صورت با استفاده از ابزاری بسیار مهم کیفیت آموزش های خود را ارتقا خواهند داد.

 ادامه دارد...


[1]  بحار الانوار، ج103، ص 189.

[2]  بحارالانوار ج 43 ص 286

[3]  وسائل الشیعه ج 15 ص 203

[4]   وسائل الشیعه ج 15 ص 194

[5]  در واقع در بزرگسالان این انرژی در کار مصرف می شود و در کودکان که کار و فعالیت بدنی خاصی غیر از بازی ندارند از طریق بازی.

[6]  بحارالانوار ج60 ص 361

2017-10-12T16:33:32+0330 مرکز نشر آثار و اندیشه های شهید دیالمه

نوشته شده در تاریخ : 20 مهر 96 | موضوع : اسلام و تربیت فرزند

نظرها

    تاکنون نظری برای این مطلب ثبت نشده است .

ارسال نظر

برای نظر دادن ابتدا با نام کاربری و رمز عبور خود وارد سایت شوید یا ثبت نام کنید .
برای ورود یا ثبت نام اینجا را کلیک کنید .