رمضان می آید و خداوند ما را به مهمانی خود می خواند،
چه زیباست مست بوی رمضان شدن، بی آنکه کسی به روی مان بیاورد خاطرات یکسال فراموشی توبه ها و ضجه های العفومان را.
رمضان می آید، بی آنکه حتی لحظه ای، عهدهای صد بار شکسته مان را به رخ مان بکشد، آرام و بی صدا می آید و باز ما را در آغوش گرمش می فشرد و باز قامت مان نرم و رها در میان دستان پرمهرش می افتد تا باز هم میان این همه نور، شعله بگیرد.
سلام بر تو رمضان، ای ماه خدا، سلام بر تو.
گویی آسمان همه رحمت شده است،
نمی دانم باید از کجای این فصل عاشقی را بنویسم که همه، شور است و بیقراری، گویی بهار دل است این ماه رحمت.
رمضان با آمدنش شمیم بهشت را به ارمغان می آورد و روزه داران را در حریم خلوت دلدادگی شوری دوباره می بخشد.
پــروردگــارا ! میدانم که وجودم را تاریکی گناهان پر کرده، اما اینک، در آستانه ماه مبارک رمضان، در پیشگاه تو نشسته ام، تا تو که بیکرانه نوری، قلبم را به نور مهر و معرفت خود روشن کنی !
بــارالـهـا ! در این ماه صیام، این ماه رحمت، مرا یاری کن تا در حریم نیایش تو، دل از غیر برگیرم و در لیالی مبارک قدر، مشمول مغفرت بی دریغت شوم....