جرج جرداق، نهج البلاغه پژوه مسیحی
خلاصه مطلب :

"جرج جرداق" مسیحی مورخ و شخصیتی سرشناس است که چهار دهه از عمر خود را صرف مطالعه و تحقیق در مورد- به تعبیر خودش-  یکی از برجسته ترین شخصیت های جهانی یعنی امام الموحدین حضرت علی علیه السلام کرده است. حاصل تحقیقات وی چندین جلد کتاب در مورد شخصیت امام علی (ع) است.

وی در مصاحبه با پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه، صحبت خود را اینگونه آغاز می کند: سلام بر همه کسانی که خورشید حسین و بادهای کربلا چهره او را سوزانده است، سلام بر کسانی که زمین طف لمسش کرده و از فرات آب نوشیده است، سلامی با بوی انقلاب و بهشت پیروزی، سلام بر تمامی حسینیان و زائرانی که طریق  عاشورا در پیش گرفتند.

جرداق در پاسخ به اینکه چه شباهت هایی بین علی (ع) و حسین (ع) وجود دارد و اینکه چرا علی(ع) را برای نوشتن انتخاب کرده و امام حسین(ع) را انتخاب نکرده است، می گوید: پی بردم که حسین(ع)  خط طبیعی پدرش علی(ع) است و به این موضوع نیز در نوشته هایم اشاره کرده ام. از فسق معاویه و جنایت وی و همچنین ظلم یزید و زورگویی های وی نیز نوشتم.

جرداق آنگاه می گوید: علی علیه السلام یک انسان نمونه بودند. ایشان در دولتش عدالت محمدی (ص) را بنیان نهادند. مگر ایشان نیست که می گوید فقر در وطن، غربت است. مال در غربت، وطن است و اینکه مردم دو گروه هستند: یا برادر تو در دین هستند و یا همنوع تو در آفرینش هستند. این همان چیزی است که جبران خلیل جبران[1] نیز به آن اشاره کرده است جبران از امام علی(ع) تاثیر پذیرفت و در مورد ایشان می گوید پیامبر(ص) امام علی (ع) را به عیسی بن مریم تشبیه می کرد این تشبیهی تنها جسمانی نیست چون من یقین دارم که نور علی از نور پیامبران و فرستادگان خداوند متفاوت نیست.

 او نحوه آشنایی خود را با نهج البلاغه اینگونه بیان می کند:

" در زمان کودکی از مدرسه فرار می کردم و چون بچه کوهستان و علاقه مند به جنگل و آب بودم، در آنجا مشغول به شعر می شدم و شعر می خواندم. اطرافیانم به این فکر افتادند که به کجا فرار می کنم و قصد کردند تعقیبم کنند. برادر بزرگترم که بعدها یک فیلسوف شد، به اطرافیانم توصیه کرد تعقیبم نکنند و به آنها گفت؛ او کار خوبی می کند و درس واقعی را او می خواند. برادر بزرگم به جای اینکه مرا تنبیه کند، کتاب نهج البلاغه را در اختیارم گذاشت و توصیه کرد که این کتاب را که سرشار از ادب عربی است بخوانم.

این کتاب بنده را علاقه مند کرد و این جریان ادامه پیدا کرد تا آنجایی که در بیست سالگی معلم ادبیات شدم. در آن زمانی که بنده معلم ادبیات شدم، نهج البلاغه در مواد درسی کشور لبنان قرار داشت و قرار بر این شد، بنده نهج البلاغه را تدریس کنم. هنگامی که تدریس را شروع کردم این احساس به بنده دست داد که باید بیشتر کتاب های مربوط به امام علی(ع) را مطالعه کنم تا بتوانم تدریس عالمانه تری را عرضه کنم. وقتی به کتاب های مربوط به امام علی(ع) مراجعه کردم، متوجه شدم افرادی درباره امام علی(ع) کتاب نوشتند، اما هیچ کدام از این نویسندگان امام علی(ع) را نشناخته‌اند.

در ادامه مطالعاتم متوجه شدم اختلافاتی در رابطه با امام علی(ع) بین شیعیان و اهل سنت تفاوت هایی وجود دارد.  اما این احساس در من به وجود آمد که صرف نظر از این تفاوت ها به دنبال شناخت امام علی(ع) رفته و به عظمت او دست پیدا کنم. بعد از مطالعه نهج البلاغه و کتب دیگر متوجه این موضوع شدم که حقیقت با علی است و این حقیقت را ادامه دادم."

 جرداق در جای دیگر از علاقه خانواده خود به علی (ع) سخن می گوید:

 "نام روستایی که من در آن متولد شده ام مرج عیون است تقریبا بیشتر اهالی منطقه مسیحی هستند، پدر من هم یک فرد سنگ تراش مسیحی است. او هم به علی خیلی علاقه دارد برای همین هم عبارت لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار را بر روی سنگ حکاکی کرده و بر سر در خانه ما نصب نموده است!"

پژوهشگر و محقق مسیحی لبنان بر این باور است که علی (ع) منشائ تحول و انقلاب است. او در این رایطه می افزاید: انقلاب علی علیه السلام انقلاب انسانی، اجتماعی، فکری و فرهنگی بود و در آن بین دو جبهه فسق و قتل و قاچاق انسان و برده و مرگ از یک طرف و جبهه دین و رحمت و عدالت و انسانیت و آزادی و حیات فاصله های زیادی بود. موظف شدم که جبهه علی را که خالص ترین جبهه ها است، مورد بررسی و تحلیل قرار دهم. این جبهه راه را برای من روشن کرد و چراغ راهم شد.

جرداق در ادامه گفتگوی خود با پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه، از امام حسین(ع) و ایده مقاومت در نزد – به تعبیر وی- این مرد شجاع سخن می گوید و تصریح می کند: یزید – لعنت الله علیه- حیوانی انسان نما بود و تا مدت ها آرزو می کردم که کاش قبل از آن اقدام شرم آور خودکشی کرده بود و یقین دارم که با آن اقدام در واقع خودکشی کرد. برگزاری مراسم سالگرد انقلاب حسینی و راهپیمایی کربلا و عاشورا دلیل عقلی و واقعی بر پیروزی خون بر شمشیر است. حسین علیه اسلام آزادی را به مردم و زائرانش آموخت و به آنها آموخت تا راه عدالت و شهادت را در پیش بگیرند.

 او ماجرای چاپ کتابهایش را اینگونه بیان می کند:

"وقتی چند فصل کتاب اول را نوشته بودم سردبیر مجله الرساله در بیروت شاید ده بار پیش من آمد و از من تقاضا کرد این مطالب را برای چاپ به او بدهم. ابتدا قبول نمی کردم اما بالاخره تسلیم شدم و 2 فصل از کتاب را برای چاپ به او دادم.وقتی مطالب من چاپ شد اسقف کلیسای کارملیه که این مطالب را خوانده و شیفته آنها شده بود با مجله تماس گرفت و گفت من حاضر هستم با خرج خودم این مطالب را به صورت یک کتاب چاپ کنم!

وقتی سردبیر مجله این خبر را به من داد خیلی خوشحال شدم چون دغدغه آن را داشتم که به دلیل ضعف مالی نتوانم کتاب را چاپ کنم. لذا خدا را شکر کردم. در نهایت این اسقف کتاب مرا چاپ کرد. بعد فهمیدم وی این مطلب را با بقیه راهب های آن کلیسا مطرح کرده و آنها حاضر شده اند با پرداخت کمکهای مختصری که کلیسا به آنان در طول ماه می کند وی را در چاپ این کتاب یاری کنند!. "

اندیشمند بزرگ لبنانی سخن خود را با ذکر این نکته که زندگی خود را در راه تحقیق در مورد امام علی صرف کرده است، به پایان برده، می گوید: از علی نوشتم و چه بسیار زیارت ایشان و پیوستن به رکاب وی را آرزو کردم. ایشان منهج من، و مرد آزادی و عدالت و صلح است.

"جرج سمعان جرداق" نویسنده، اندیشمند و ادیب مسیحی لبنان است که در سال 1933م در منطقه مرجعیون در جنوب لبنان دیده به جهان گشود. وی صاحب دایرة المعارف «علی؛ ندای عدالت انسانی، علی و حقوق بشر، علی و انقلاب فرانسه، علی و سقراط، علی و ناسیونالیست عربی» و عناوین دیگری در این زمینه است

 او در انتهای کتاب الإمام علي، صوت عدالة الإنسانيه ، اين‌گونه مي‌نويسد:

و ماذا عليك يا دنيا لو حشدت قواك فأعطيت في كل زمن عليا بعقله و قلبه و لسانه و ذي فقاره!

چه مي‌شد اين دنيا اگر تمام نيروهايت را بسيج مي‌كردي تا در هر عصري، همانند علي را در عقل و قلب و زبان و شمشير تحويل جامعه مي‌دادي!


 


[1]  هنرمند شاعر و نویسنده مسیحی لبنان (خالق اثر مشهور پیامبر)

 

نظرها

    تاکنون نظری برای این مطلب ثبت نشده است .

ارسال نظر

برای نظر دادن ابتدا با نام کاربری و رمز عبور خود وارد سایت شوید یا ثبت نام کنید .
برای ورود یا ثبت نام اینجا را کلیک کنید .