قرآن زماني كه زندگي علي (ع) و فاطمه(س) را ترسيم می کند اينچنين آغاز ميكند:
مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيانِ * بَيْنَهُما بَرْزَخٌ لا يَبْغِيانِ
بحر امامت علي(ع) در كنار بحر عصمت فاطمه(س) قرار ميگيرد و برای اینکه این دو بحر در هم نیامیزد، برزخي ميان دو بحر وجود دارد که حدود و ثغور يك زن مسلمان و مرد مسلمان را نشان ميدهد؛ اين برزخ حدود الهي است كه پيامبر خدا(ص) قرار داده است. لذا ميبينيم هر گاه علي (ع) و فاطمه(س) ميخواهند بدانند حدود الهي چیست و يا غم آن ها را فرا میگیرد به پيامبر پناه ميبرند و او حدود خداوند را براي آنها روشن ميكند.
اين خانواده بر اين مبناساخته ميشود و علي (ع) و فاطمه(س) در كنار هم قرار ميگيرند و طبق کلام پيامبر(ص) «اگر بحر امامت علي(ع) نبود، كفو و همشأن فاطمه(س) وجود نداشت.» دو دريايي كه به عنوان اسوههاي حسنه براي مرد و زن مسلمان ميبايست همه خصوصيات يك خانواده اسلامي را نشان دهند...
اما...
به راستی چرا این خانواده تشکیل می شود؟
اين خانواده تشکیل می شود تا به ما نشان بدهد كه در اين خانواده همۀ حدود بر مبناي حكومت اسلامي پايهگزاري شده است، اقتصاد، حقوق زن و مرد، روابط زن و مرد، روابط پدر و مادر با فرزندان و متقابلاً روابط فرزندان با مادر و پدر همه بر اساس اسلام تنظيم شده است.
این خانواده تشکیل می شود براي اينكه به ما نشان دهد اين جامعه و اين خانواده يك چيز ايدئال و ذهنيتگرا نيست، چيزي است كه ما نیز ميتوانيم به آن برسيم.
این خانواده يك ماكت كوچكي است از جامعهاي كه ما آرزوي ساختن آن را داريم و ما به دنبال اين هستيم كه بزرگ شدۀ این خانواده را بسازيم و آن ابعاد كوچک را وسيعتر بكنيم. یعنی اگر اسلام در يك خانواده پياده شده بود، اگر چه به ميزان خيلي خفيفتر و كوچکتر بتوانيم در خانوادههاي متعدد ايجاد بكنيم تا جایی که جامعهاي را ايجاد کنیم كه آن جامعه به عنوان «حكومت اسلامي» براي ما قابل قبول باشد.
به امید اینکه بتوانيم در تشکیل جامعه ای بر مبناي «جمهوري اسلامي» نشان بدهيم كه همانطوركه فاطمه(س) و علی(ع) در خانۀ كوچكشان جهان بزرگي را گنجاندند، ما نیز ميتوانيم جزئي از اسلام را در مقیاس كوچک در جامعۀ نوپاي خودمان پياده كنيم.
برگزیده ای از سخنرانی «در شب میلاد فاطمه زهرا (س) » موجود در لوح فشرده رایت بیداری5