سالیانی است که دود تکفیر و آتش انتحار، آسمان خاورمیانه را آسوده نمی گذارد وهمراه خود قلب هر مسلمان و حتی غیر مسلمانان آزاده را می گدازد. طی دو هفته اخیر، منطقه شاهد دو هجوم انتحاری بود که هر دو، در نوع خود منحصر به فردبودند.این حملات که در سر خط اخبار خاورمیانه قرار گرفت دو کلید واژه داشت: انتحار در عربستان! عاملان انتحاری خود را داعش معرفی می کنند و پس از آن نیزبی شرمانه تهدید به تکرار چنین جنایاتی.
هدف این انتحار دو مسجد در دو نقطه استان شرقیه عربستان بود. استان شرقیه با شهرهای معروفی چون احسا، قطیف و دمام محل تجمع جمعیت قابل توجهی از شیعیان این کشور است.
آنچه که این اتفاق را متمایز می سازد این است که این نخستین حمله انتحاری تروریستی علیه شیعیان در سعودی است که با اوج حملات پادشاهی سعودی ضد مردم یمن همزمان شده است.
به دنبال هر دو جنایت رسانه ها شاهد تصاویر حیرت آوری از انسجام شیعیان عربستان در مراسم تشییع شهدا و پس از آن بودند. از این رو به جرات می توان گفت که عربستان در این دو هفته، نه با دو انفجار بلکه با 4 انفجار غافلگیر شد. چرا که هر حمله انتحاری، انفجاری از حضور شیعیان خشمگین اما صبور این کشور را به دنبال داشت.
باید توجه داشت که این حضور شکوهمند در اوج اختناق و در شرایطی رخ می دهد که سعودی کمر همت به قتل عام شیعیان یمن بسته و از سوی دیگر با صدور حکم اعدام علیه شیخ نمر، روحانی شیعه عربستانی، قلب جامعه تشیع در عربستان را به شدت ملتهب ساخته است.
هرچند این حملات علیه شیعیان صورت گرفته اما حامل پیام نا امنی برای کل بدنه پادشاهی سعودی است. چرا که سعودی به عنوان زادگاه ایدئولژیک و حامی مالی گروههای تکفیری، تا کنون در حاشیه امن داعش قرار داشته است.
به علاوه بی تردید چنین تعرضی به جامعه شیعیان عربستان، آنان را منسجم تر و سازمان یافته تر خواهد کرد. علمای شیعه عربستان خواستار بسیج عمومی جوانان شدند تا تامین امنیتشان را خودشان بر عهده بگیرند و در پی آن هسته های امنیتی مردمی به سرعت در استان شرقیه شکل گرفت. چنانکه شمار شهدای انفجار دوم در دمام، با حمایت و هوشمندی و رشادت همین نیروهای مردمی به حداقل رسید.[1] این نشاندهنده این واقعیت است که شیعیان امید ندارند تا مادر تروریسم و نا امنی در منطقه،کوششی در تامین امنیت شهروندان خود داشته باشد. چه رسد به شهروندان شیعه!
لذا ناروا نیست اگر بگوییم شیعیان عربستان خود را در موقعیتی یافته اند که اگر خود حفظ امنیتشان را بر عهده نگیرند، بی شک از نظام سلطنتی سعودی جای انتظاری نخواهد بود.
البته امید است که حکام سعودی از حضور جوانان شیعه در خیابان ها و انگیزه آنان برای حفظ موجودیت و هویت و ایمان خود اندکی درس بگیرد. چرا که بی شک ادامه این وضع به سود آل سعود نخواهد بود. زیرا با ادامه تهدیدات علیهه شیعیان احتمال شکل گیریی هویت خالص و نیرومندی مشابه حزب الله لبنان که به دلیل عملکرد انسانی و صادقانه اش مورد تایید تمام مسلمانان حتی اهل سنت لبنان و غیر مسلمانان است، در قلب سعودی بالا و بالاتر می رود.
بنابراین، بهتر است عربستان حداقل برای حفظ یکپارچگی و موجودیتش اندکیاز حداقل های حقوق شهروندی شهروندان شیعه در این کشور حمایت کند. زیرا بی اعتنایی و ادامه این وضع و سکوت دربرابر عاملان این جنایت، بیداری اسلامی در شبه جزیره عربستان را تسریع خواهد کرد و دیر یا زود دامان پرننگ سعودی را خواهد گرفت.
[1] در انفجار دوم در دمام، یکی از نیرو های بسیج مردمی که پزشک جوانی بود پس از مشکوک شدن به عامل انتحاری با اصرار مانع از ورود او به مسجد شد. عامل انتحاری خود را درجا، در پارکینگ مسجد منفجر می کند که منجر به شهادت این پزشک جوان و تنها زحمی شدن شمار دیگری می شود. در غیر این صورت ده ها نفر دیگر در داخل مسجد شهید و زخمی می شدند.
