پیامبر گرامی اسلام می فرماید:"به هم شأن خود زن بدهید و از هم شأن خود زن گیرید و برای نطفه های خود جایگاهی مناسب انتخاب کنید."[1] بی شک هم شأنی زن و شوهر مهم ترین عامل تفاهم آنان و استحکام نظام خانواده است. برخی هم کفو بودن زوجین را در هم سطح بودن طبقه اجتماعی می دانند . برخی آن را به ثروت نسبت می دهند . برخی هم ان را در تحصیلات دانشگاهی جستجو می کنند . طبیعی است که هرچقدر شباهت های این چنیینی بین زوجین بیشتر باشد ممکن است مشکلات و اختلافات پس از ازدواج کمتر باشد اما با جستجو در ایات و روایات در می یابیم که مساله کفویت در تعالیم اسلامی به گونه دیگری مطرح شده است و بقیه مسائل در اولویت های بعدی قرار می گیرند.
قرآن در این باره می فرماید:
"الخْبِيثات لِلْخَبِيثِينَ وَ الْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثاتِ وَ الطيِّبات لِلطيِّبِينَ وَ الطيِّبُونَ لِلطيِّباتِ...؛" [2]
زنان خبيث و ناپاك از آن مردان خبيث و ناپاكند و مردان پاك نيز تعلق به زنان پاك دارند.
و در جای دیگر می فرماید:
"و لا تنكحوا المشركات حتّي يؤمنَّ و لامة مؤمنة خير من مشركة و لو اعجبتكم و لا تنكحوا المشركين حتّي يؤمنوا و لعبد مؤمن خير من مشرك ولو اعجبكم اولئك يدعون الي النّار و الله يدعوا الي الجَّنة و المغفرة باذنه ويبيِّن آياته للناس لعلَّهم يتذكَّرون"[3]
با زنان مشرك تا ايمان نياوردهاند ازدواج نكنيد، كنيز با ايمان از زن آزاد مشرك بهتر است، اگرچه (زيبائي يا ثروت او) شما را به شگفتي اندازد و زنان خود را نيز به مردان مشرك مادامي كه ايمان نياوردهاند، ندهيد و يك غلام با ايمان از يك مرد آزاد مشرك بهتر است هر چند (مال و موقعيت و زيبايي او) شما را شگفتزده كند. آنها (مشركان) دعوت به آتش ميكنند، و خدا دعوت به بهشت و آمرزش به فرمان خود مينمايد، و آيات خود را براي مردم بيان ميكند شايد اهل تفكّر و انديشه شوند.
از این آیات بر می آید که مساله اصلی در هم شأن بود دو فرد ایمان است چنان که می فرماید برده مومن از مشرک آزاد بهتر است. بنابراین در بالاترین سطح صرف ایمان دو فرد هم شأن یکدیگر می شوند و جواز اولیه ازدواج فراهم می شود .
روایات متعددی به مساله ایمان در ازدواج اشاره کرده اند.
پیامبر اکرم(ص) ميفرمايد: "اِذا جائَكُمْ مَنْ تَرْضَوْنَ دينَهُ وَ اَمانَتَهُ يَخْطُبُ اِلَيْكُمْ فَزَوِّجُوهُ" كسي كه براي خواستگاري نزد شما آمد و نسبت به دين و امين بودن وي رضايت داشتيد، حتما زمينه اين ازدواج را فراهم نمائيد.[4] باز از پیامبر(ص) نقل شده که هرگاه کسی که نسبت به دین و خلق او رضایت داشتید از شما خواستگاری کرد به او پاسخ مثبت دهید.[5]
آمدن صفاتی مانند حسن خلق و امانت داری در کنار ایمان نشان می دهد این صفات ویژگی هایی مهم برا ی اثبات ایمان قلبی فرد هستند که فرد قبل از ازدواج باید به آنها توجه کند.
در جای دیگر از امام صادق (ع) نقل شده است که" الكفو ان يكون عفيفا و عنده يسار" هم کفو برای ازدواج کسی است که عفیف باشد و مالی هم داشته باشد.[6] (یعنی هم عفیف باشد و هم از عهده مخارج یک زندگی بر آید.)
البته باید به این موضوع نیز توجه داشت که صرفِ ایمان دو فرد همتای یکدیگر نمی شوند و در نظر گرفتن مراتب ایمان و اخلاق نیز حائز اهمیت است چراکه این امر نسبی است و سطح و شاخص آن در مورد افراد مختلف متفاوت است. چنانچه خداوند در مورد حضرت زهرای مرضیه (س) به پیامبر اکرم (ص) می فرماید: " اگر علی را نمیآفریدم، برای دخترت فاطمه، هرگز در روی زمین هم شأنی نبود." [7]
البته این موضوع نباید سبب شود که در ازدواج سخت گیری بی مورد صورت پذیرد: علی بن اسباط برای امام جواد (ع) نامه ای نوشت و نظر امام را راجع به ازدواج دخترانش و این که هیچ کس را هم شآن خودش نمی یابد جویا شد. امام در پاسخ فرمودند که آنچه در مورد دخترانت بیان کردی و این که کسی را همانند خودت نمی یابی دانستم اما –خدایت رحمت کند- ازدواج دخترانت را به این امر منوط نکن و سپس به روایت پیامبر در مورد ازدواج با کسی که از ایمان و اخلاق او راضی هستید اشاره فرمودند. [8]
در واقع علی بن اسباط به دنبال کسی مثل خودش بود و نه کفو و هم شان دخترانش لذا امام به او فرمود اگر از دین و اخلاق او رضایت داری او را رد نکن.
بنابراین اگر مردی هم شآن دختری به خواستگاری او آمد و توانایی اداره یک زندگی را نیز داشت اسلام به برقراری ازدواج توصیه می کند و از این که در امر خواستگاری سطح اقتصادی و یا طبقه اجتماعی معیار اصلی برای رد و یا قبول یک ازدواج قرار بگیرد شدیدا نهی می کند .
امام باقر (ع) ميفرمايد: «ما مِنْ رُزْءَة أَشَدَّ عَلي عَبْد اَنْ يَأْتِيَهُ اِبْنُ اَخيهِ فَيَقُولَ زَوِّجْني فَيَقُولَ لا اَفْعَلُ أَنَا أَغْني مِنْك» مصيبتي از اين شديدتر نيست كه جوان مؤمني دختر برادر مؤمنش را خواستگاري كند، و پدر دختر پاسخ دهد، من از اين ازدواج عذر ميخواهم، زيرا تو از نظر مالي در رتبه من نيستي.[9]
داستانی در همین رابطه در مورد جویبر نقل شده است:
جُوَيْبِر مردي است كه از يمامه به مدينه آمده و مسلمان شده بود. او مؤمني متعهد، ولي در عين حال سياه پوست، كوتاه قد، مستمند و بيخانمان بود. روزي پيامبر(ص) به او فرمود: «چرا ازدواج نميكني؟» عرض كرد: «چه كسي به اين بينوا زن ميدهد؟» فرمود: "اسلام، هر خوار و ذليلي را عزيز كرده است. نزد زياد بن لُبَيْد كه از اشراف انصار است، برو و دخترش را خواستگاري كن." جويبر نزد زياد آمد و از قول آن حضرت دختر او را خواستگاري كرد. زياد گفت: «ما دختران خود را فقط به همرديفان خود از انصار ميدهيم و با آنها وصلت ميكنيم». جويبر، نزد پيامبر(ص) آمد و جريان را عرض كرد؛ آنگاه حضرت به زياد فرمود: «اي زياد! جويبر مؤمن است و هر مرد مؤمني، كُفو زن مؤمنه و هر مرد مسلماني كُفو زن مسلمان است.»[10]
نکته ای که باید متذکر شویم این است که در جامعه کنونی در نظر گرفتن ملاک کفویت در ایمان به عنوان شرط کافی برای ازدواج مبدل به یک هدف آرمانی و شاید برای برخی از ما هدفی دست نیافتنی باشد به بیان دیگر به علت نهادینه نشدن ایمان و لوازم عملی آن در وجود اکثر ما مسلمانان از یک طرف و پیچیده تر شدن روابط انسانی و اختلافات فرهنگی از طرف دیگر ،شاهد ایجاد اختلافات خانوادگی به علت تفاوت های فرهنگی و اقتصادی مختلف هستیم. بنابراین همگی ما باید در جهت دست یابی به ایمان قلبی و عملی تلاش کنیم . ما باید تلاش کنیم از پنجره اسلام به زندگی نگاه کرده و نوع نگرش و اولویت های زندگیمان را براساس آن تنظیم نماییم. البته باید توجه داشت که اسلام معیارهای متعدد دیگری نیز برای یک ازدواج موفق بیان می کند که همگی در اولویت های بعدی قرار می گیرند.