مبارزات دانشجویی در دانشگاه مشهد بر علیه نظام شاه در چارچوب های دینی را چه کسی طراحی، برنامه ریزی و رهبری می کرد؟

مخالفت روحانیت و مرجعیت شیعه با خاندان پهلوی، از قلدری رضاخان در بدست گرفتن قدرت و مقابله غیر اخلاقی و نادیده گرفتن رأی حقیقی مراجع و علما و شهادت مرحوم مدرس، بی حرمتی به روحانیت و حوزه های علمیه و سرانجام کشف حجاب، نشأت گرفت.

بعد از او پسرش با پذیرش کاپیتولاسیون و رفتار خلاف مذهب در جریان جشن های دوهزار و پانصد ساله، نوشیدن شراب در انظار عمومی،تغییر تاریخ از مبدا هجری به شاهنشاهی، برگزاری جشن های غیر اخلاقی و ضد دینی تحت عناوین مختلف در شیراز، اظهارات کودکانه و عجیب در تشکیل حزب فرمایشی رستاخیز این مخالفت ها را به اوج خود رساند.

لذا در سال های ابتدایی نیمه دوم قرن چهارن هجری شمسی دیگر مخالفت امام(ره) با شاه مطلب پنهانی در نظر افراد معتقد به اسلام و آشنا با افکار ایشان نبود. مبارزه با نظام شاهنشاهی در میان جوانان مسلمان و مقلدان آقا یک تکلیف محسوب می شد و ساواک جنایتکار، داشتن عقاید مذهبی را برای جوانان جرم می دانست به گونه ای که با داشتن و خواندن کتب مذهبی حتی نهج البلاغه فرد را مجرم می دانست و بازداشت می کرد.

در این دوران، مبارزات دانشجویی تمامی دانشگاه های ایران را به خود مشغول داشته و به صورت یک رفتار همگانی در آمده بود. البته بایستی گفت این مبارزات در دانشگاه بیشتر یک رفتار ناشی از مُد تلقی می شد تا یک مبارزه جدی و عمیق، لکن از نظر سازمان امنیت شاه دارای الویت خاص بود. مقابله و برخورد با دانشجویان یک نوع استراتژی توسعه ساواک محسوب می شد و برای آن برنامه ریزی می کردند. در این مقابله، غالب دانشجویانی که گرفتار می شدند اطلاعات جدی از مبانی دینی و مذهبی خود نداشتند و تنها بواسطه احساسات ضدحکومتی دست به یک سلسله حرکات می زدند که توسط ساواک به راحتی شناسایی و دستگیر می شدند، اینان اغلب در محیط زندان یا خود را باخته و تسلیم نظام اطلاعاتی شاه می شدند و یا پس از مدتی زندانی شدن در اثر تبلیغات داخل زندان (تبلیغ غیر دینی در زندان آزاد بود؟!!) به عناصر غیر مذهبی و حتی ضد مذهبی تبدیل می شدند و به گروه های چپ گرایش پیدا می کردند.

تشکیلات شاه، از تغییر رفتار استقبال می کرد زیرا می توانست این افراد را به جامعه به عنوان مخالفان خود ارائه نموده و مردم را از حرکت های کمونیستی بیم دهد و سایر متحدانش بخصوص ایالات متحده آمریکا را در حمایت از خودش بعنوان سدی در مقابل شوروی تحریک نماید.

از طرفی دانشجویانی که دستگیر نمی شدند و از دانشگاه فارغ التحصیل می شدند به دلیل اینکه مبارزاتشان در دانشگاه از سازمان دهی و طرح و برنامه ای برای مدت دراز برخوردار نبود، پراکنده شده و پس از مدت کوتاهی در جامعه جذب و به فراموشی سپرده می شدند. در واقع پس از اندک زمانی رفتار و کردارشان با دوره دانشجویی تفاوت جدی پیدا می کرد و به شرایط موجود راضی می شدند.

شهید دیالمه از آنجایی که انسان بسیار دقیقی بود تمامی این ضعف ها و قدرت ها در کنار راه هایی برای مقابله با نیروهای ساواک، پلیس، ارتش و ... مطالعه نموده و با بررسی نقاط ضعف و قوت مبارزان مسلمان از فدائیان اسلام گرفته تا نیروهایی که گرایش های دوگانه پیدا کرده بودند مورد بررسی جدی قرار داده و برای شرایط خاص هر یک از آن ها دستورالعمل هایی از پیش تهیه نموده و به اطرافیان خود آموخته بود. دیالمه با تمام توان کوشش نمود که دانش و اعتقادات مذهبی افراد تقویت یاید و راه های مقابله با عقائد غیر مذهبی و اخلاقی در اطرافیانش شکل گیرد، افراد از دانش دینی لازم و عمل به احکام دینی و الزامات شرعی برخوردار شوند تا ضمن مبارزه با رژیم ستم شاهی ازآفت های دینی این مبارزات در امان بمانند. لذا طرح این سوال جدی همواره از طرف ایشان در جلسات غیر علنی مطرح بود که:

ما در مبارزه با رژیم با چه کسانی هدف مشترک داریم؟ باید دقت کنیم که مسیری را که قبلا آزمایش شده و از آن آسیب دیده ایم دوباره طی نکنیم.

شهید دیالمه مبارزات فرهنگی علیه نظام شاهنشاهی را به طور جدی با نشان دادن رفتار غیر اخلاقی و ضد مذهبی شاه بیان می نمود. این در حالی بود که در شناخت مبارزات دینی و هدایت حرکات دانشجویی و تمرکز این مبارزات در 15 خرداد به جای 16 آذر و آوردن دانشجویان از محیط بسته دانشگاه به خارج از آن (طراحی و برنامه ریزی راهپیمایی 15 خرداد در پایین خیابان شهر مقدس مشهد) نقش جدی داشت. تکثیر اعلامیه حضرت امام (این اعلامیه به واسطه جشن های دو هزار و پانصد ساله خطاب به ملت ایران صادر شد) به وسیله ایشان تلخیص، تکثیر و توزیع شد.

برنامه ریزی برای تداوم مبارزات دانشجویی پس از فارغ التحصیلی و ارتباط گروهی و تشکیلاتی به منظور مقدمه جدی برای مبارزات مسلحانه در دراز مدت علیه نظام شاهنشاهی زیر نظر مرجعیت در اطرافیان خویش چه دانشجو و چه غیر، از اهداف اساسی شهید دیالمه بود. هشیاری شهید در مقابل تغییر مواضع سازمان منافقین(محاهدین خلق) در سال 1355 و اعلام برائت از سازمان با دادن اطلاعیه، او را در اندیشه استفاده از سلاح و تشکیلات نظامی یعنی ایجاد یک سازمان نظامی اسلامی قرار داد. او در این راه جدی و کوشا بوده و برای تهیه سلاح و بررسی موقعیت های مبارزاتی حتی مسافرت هایی را نیز انجام داده و مقدمات یک تشکیلات نظامی را طراحی نموده بود گرچه خدای تبارک و تعالی راه حل دیگری را برای پیروزی ملت ایران به رهبری امام امت تقدیر نموده بود.

 

نظرها

    تاکنون نظری برای این مطلب ثبت نشده است .

ارسال نظر

برای نظر دادن ابتدا با نام کاربری و رمز عبور خود وارد سایت شوید یا ثبت نام کنید .
برای ورود یا ثبت نام اینجا را کلیک کنید .