شاید برخی غربت شهید دیالمه را به شهادت مظلومانه اش در حادثه خونین هفتم تیر منحصر بدانند. صد البته که ابعاد وسیع این حادثه خود سبب شد که تک تک شهدای مظلوم این حادثه آنچنان که شایسته است شناخته و معرفی نشوند، اما غربت شهید دیالمه تنها در «شهادتش» نبود.

بخشی از غربت او حاصل اتهامات ناروایی بود که در طول حیاتش حتی سالیان پس ازشهادتش  از جانب همه کسانی که نمی خواستند اندیشه ناب اسلامی به جامعه عرضه شود ، رقم خورد و ناآگاهی برخی ساده اندیشان نیز بدان رقم زد.

یکی از مظاهر این غربت تهمت انتساب وی به انجمن حجتیه بود.

 تبعیت شهید دیالمه  از مرجعیت شیعی ومعمار کبیر انقلاب امام خمینی (ره)درطول حیاتش ، مبارزات او قبل از انقلاب با رژیم منحوس پهلوی ، روح حاکم بر سخنرانیهای شهید بعد از انقلاب ،   پاسخهای مکررش در رفع  این اتهام از خود در کنار تکذیب این انتساب، توسط خود انجمن حجتیه در جریان مخالفت شهید  با ریاست جمهوری بنی صدر  ، حاکی از آن است که  هیچ مناسبتی بین افق دید شهید دیالمه و تفکر  انجمن حجتیه نیست .

 ریشه شناسی این اتهام و تفصیل ادله ذکر شده در ادامه متن می آید:

 

1.ریشه شناسی اتهام

به راستی ریشه این تهمت چه بود و چرا چنین هجمه هایی علیه شهید دیالمه طراحی و عملی می شد؟

طرح این انتساب دروغ، خواست و طراحی «گروهک منافقین» بود. منافقین  در طول حیات شهید دیالمه از روشنگری های او زخم دیرینه به دل داشتند ؛ زیرا  شهید ، طی سلسله جلسات "تبیین تبیین جهان"،  باطل بودن  ایدئولوژی بربافته منافقین را بر ملا کرده واین  روشنگری ها ،مسیر را برای بسیاری روشن کرده بود، پرواضح بود که بایستی کینه شهید به دل گیرند  درعین حال آنان از  نفوذ و اثربخشی و مقبولیت و محبوبیت شهید در میان اقشار مختلف مردم به ویژه قشر جوان و دانشگاهی به خوبی آگاه بودند ، لذا با رواج و انتشار تهمت های واهی، سعی در تخریب چهره شهید در میان انقلابیون   داشتند.

2.دلایل پوچی این اتهام

تاملی در وقایع تاریخی و شخصیت شهید دیالمه نادرستی این اتهام را نشان خواهد داد.که در زیر بدان اشاره خواهد شد:

*  سوابق مبارزاتی  شهید قبل از انقلاب .

اگر کسی مختصر شناختی به اندیشه ها و ساختار شکل گیری «انجمن حجتیه» داشته باشد آگاه است که این تشکل هر گونه انقلاب و اقدام سیاسی تا قبل از ظهور امام زمان (عج) را مخالف آموزه های اسلامی دانسته و معتقد به انجام کار فرهنگی بر روی افراد بدون حرکتهای سیاسی علیه شاه و رژیم پهلوی بودند[1]

این در حالی است که شهید دیالمه نه تنها سالها قبل از انقلاب خود یک مبارز انقلابی بود، بلکه در این زمینه همواره به تربیت نیروهای مبارز خالص انقلابی باور داشت. سیره مبارزاتی زندگی او در مشهد، در سالهای دانشجویی، به روشنی نشان می دهد که او برای مبارزه تشکیلاتیِ بلند مدت ، طرح های عملیاتی داشت و درمسیر این امر چندین بار توسط ساواک دستگیر ، زندانی وشکنجه شد.

سند بازجویی شهید، که در سالیان پس از سقوط طاغوت آشکار گردید دلیل این مدعا است . بدون شک  فضای خفقان و استبداد طاغوتی چنان سایه ای سنگین داشت که مبارزات و فعالیت های شبانه روزی شهید (در نقش رهبری گروه دانشجویان انقلابی مشهد) جز بر عده ای از نزدیکان و اعضای تشکیلات، آشکار نبود.[2]

 

*اظهارات مکرر شهید دیالمه در تکذیب  این اتهام

شهید دیالمه بارها در زمان حیاتش به طور مستقیم با این اتهام مواجه شده  این امر را تکذیب کرد ؛ لکن از آنجا که برخی در صدد بودند تا با طرح اینگونه اتهامات ، وقت جلسه ایشان را به این گونه پاسخها و درگیریها مشغول کنند و شهید نسبت به این توطئه ها هشیار بود و اهمیت مطالبی که در تبیین مبانی اسلامی –شیعی ضرورتش را درک می کرد به مراتب برتر از این درگیریها می دانست لذا به برخی  پاسخهای کوتاه اکتفا میکرد  .

اما شدت این هجمه ها علیه شهید به حدی رسید که او در آخرین سخنرانی عمومی اش (که به مناسبت شهادت شهید چمران ایراد شد) - چند روز قبل از 7تیر -به تفصیل درباره دلایل کذب این ادعا سخن گفت :

«من اين مساله ( انتساب به انجمن حجتیه)  را الآن توضيح مي‌دهم ولي به شرط اينكه تو را به خدا شما خودتان ديگر متعهد باشيد هر كسي كه این سوال را پرسيد شما جواب بدهيد، چون من ديگر واقعاً از جواب دادن به این سوال خسته شدم!!

از شهید خواسته می شود که در برابر کسانی که اور ا انجمنی می نامند دلیل ذکر کند وایشان چنین پاسخ می دهد:

اولا :  اصلاً ببينيد تا به حال در دنيا سابقه داشته كه كسي براي نبود چيزي دليل بياورد؟ يا هميشه براي بودن  چيزي دليل مي‌آورند؟  ...... هميشه سند و مدرك در زماني مطرح است كه «بودن» چيزي باشد

ثانیا:  به اعتقاد من مسئله انجمن حجيته امروز يك بازي سياسي شده است. اولاً‌من عضو انجمن حجيته نبوده‌ام، عضو انجمن حجتيه هم نيستم و مطمئن باشيد كه اگر طرز تفكر انجمن حجتيه را پذيرفته بودم و در بينشان بودم از احد الناسي وحشت نداشتم كه بگویم اين اعتقادم است و بر روي این مطلب مي‌ايستادم و استدلال مي‌كردم.[3]

 ببينيد يك نمونه ساده مثال می آورم: جوّ جامعه امروز ميگوید  بند «ج» چيز خوبي است. همه مي‌گويند ما خواستار بند «ج» هستيم . ولی بنده مي‌گويم با این مساله مخالفم و رويش هم ايستاده‌ام. استدلال فقهي هم دارم اين را هم از خودم نگفتم از فقها گرفتم.

پس يقيناً بدانيد كه اگر [عضو انجمن]  بودم ، خيلي مرد و مردانه مي‌ايستادم می گفتم هستم و از آن هم دفاع مي‌كردم..

به اضافۀ اينكه شما مي‌دانيد امروز همۀ آن كساني كه مي‌خواهند زيرآبي بروند ؛ يك كار ديگر مي‌كنند،  مي‌گويند بله ما عضو انجمن بوديم ولی حالا آمده‌ايم بيرون!! خوب بنده هم  مي‌گفتم بله بنده هم [عضو انجمن]  بوده ام ولی آمدم بيرون. موضوع هم ختم ميشد!

.........

يا اینکه گفته می شود، يك گروهشان خيلي خوب هستند (آنهايي كه آمده‌اند رهبري امام را پذيرفته‌اند) و ما هم مي‌گفتيم بله ما هم جزء آن گروهيم كه رهبري امام را پذيرفتيم.

 و لزومي نداشت من روي اين مسئله بايستم و بگويم عضو انجمن  نيستم و نبودم!

........روشن است که سازندگان این اتهام اصلاً كاري به انجمن حجتيه ندارند. گشتند بينند چه چیز پيدا كنند به ما اتهام بزنند!  چیزی پيدا نکرده اند! این اتهام را زدند».[4]

شهید در سخنرانی دیگر که همین سوال را مطرح کردند گفت :

 "اگر کسی از شما تا به امروز بتواند یک مدرک بیاورد که من حجتیه ای هستم، اسمم را عوض می کنم."[5]

در عین حال نباید فراموش کرد  که «انجمن حجتیه» در آن زمان یک تشکیلات مشخص بود که افراد در آن پرونده داشتند. یک جلسه خانگی نبود که هر کسی داخل آن برود ، کسانی که با سیستمشان آشنا بودند ، می دانند که این ها در تشکیلاتشان رده بندی داشتند و عضویت هرکس هم مشخص بود ، لذا روکردن اسناد انجمنی بودن شهید برای کسانی که در پی آن بودند کار آسانی بود .[6]

* تکذیب این انتساب، توسط خود انجمن حجتیه

در زمان تحصن شهید دیالمه باهمراهانش ازمجمع احیاءتفکرات شیعی که در دفتر روزنامه انقلاب اسلامی بعنوان اعتراض به کاندیداتوری بنی صدر صورت گرفت، انجمن حجتیه رسما در روزنامه اطلاعیه داد واعلام کرد که این گروه معترضین  انتسابی به انجمن حجتیه ندارند.

متن این تکذیبه به شرح ذیل است:

«احتراما چون در صفحه 15 شماره 21 هفته نامه مجاهد تحت عنوان «در حاشیه خبر» اشاره ای به تحصن عده ای از دانشجویان مشهد در دفتر روزنامه انقلاب اسلامی در تهران و تقاضای تشکیل بحث آزاد با جناب آقای بنی صدر  به عمل آمده است،

به این وسیله هر گونه انتساب جمع مذکور را به  انجمن حجتیه مهدویه به شدت تکذیب نموده خواهشمند است با درج این مطلب موجبات رفع سوء تفاهم پیش آمده را فراهم آورند.

با احترام مدیر عامل، محمد حسین عصار»[7]

* مرام شهید در تبعیت از امام خمینی (ره)

اگر بی غرض، موشکافانه و دقیق سخنرانی های متعدد شهید دیالمه بررسی شود، می یابیم که دیالمه حقیقتا شیفته مکتب و شخصیت علمی و عملی و اخلاص امام خمینی (ره) بود.

این شیفتگی که پشتوانه عقلی و منطقی داشت، از سالها قبل از انقلاب و در زمان رژیم پهلوی شروع می شد. ایشان از ابتدای تکلیف  مقلد امام خمینی(ره)  بود.

 بعد از انقلاب، دیالمه امام(ره)  به امام خمینی نه تنها به عنوان مجتهد اعلم و جامع الشرایط بلکه به عنوان رهبری جامع الأطراف در عرصه فکری و سیاسی می نگریست و همواره مطیع فرامین امام بود  .

کلام زیر که بخشی از یکی از سخنرانی های شهید است نشان نوع اعتقاد و نگرش شهید به امام است  :

«امام خمینی (ره) براساس بینش اسلامی و براساس آن چيزهايي را كه در طول اين مدت از سوی مردم ديده بود، به مردم توجه داشت، اما تكية اصلي‌اش بر مردم نبود و به همين دلیل هرچقدر اين فريادها و شعارها پشت درِ آن اتاق زياد مي‌شد اصلاً چهره امام (ره) تغيير نمي‌كرد. در حالیکه همه مردم فرياد مي‌زدند كه «ما سرباز تو هستيم» یا« اگر دستور و فرمان بدهي اين كار را مي‌كنيم» یا شعار می دادند « حاضريم قطره قطره خونمان را بريزيم» اما چهره امام (ره) اصلاً تكان نمي‌خورد! اصلاً تغيير نمي‌كرد. چرا؟

زیرا پشتوانة  اصلی امام، مردم نبود که اگر فردا اين صد ميليون اين سي ميليون، کم  شدند  و مثلا به پنج ميليون تبدیل شدند، بعد بگوید تمام شد و تنها شديم. اين ديده‌هاي ظاهربين ماست كه تنهايي را در قالب نفرات مي‌بيند او به اين شكل تنها نمي‌شود.

شخصیتی  که يك تنه انقلاب كرد، به خاطر اين بود كه پانزده سال هر شب زيارت جامعه می خواند. پانزده سال راز و نيازش با علي(ع) و در زيارتِ او بوده است. امام خمینی (ره) اتكال به خدا را، براي خودش پشتوانه اصلی قرار داده بود، لذا برایش اصلاً كميت‌ها و تعداد مردم مطرح نبود.

اگر قرار بود كه كميت‌ها براي او مطرح باشد، اگر قرار بود يكی از اين شعارهاي اين‌ ميليون‌ها نفري كه بيرون مي‌ريزند بر او كوچك‌ترين اثري را بگذارد و حتي يك گوشه‌اي از چهره‌اش را تغيير دهد نمي‌توانست حرکت و انقلاب اسلامی را ايجاد کند.» [8]

شهید  در جای دیگر می گوید:

«در ابتداي صحبت كه هنوز من نيامده بودم شما لطف كرديد، ابراز احساسات كرديد[9]، من از همة شما متشكرم. ولي يك جمله مي‌گويم، اين را از من بپذيريد: در جامعة ما با شرايط فعلي فقط يك نفر هست كه لياقت درود شنيدن را دارد، درودهايتان را مفت خرج نكنيد و آن امام (خمینی(ره)) است.»[10]

 

این نگرش مهم  از افتراقات مهم اندیشه شهید دیالمه، با تفکر انجمن حجتیه است .

*دغدغه های شهید  و سخنرانی ها

 شهید دیالمه که تکلیف خود را در احیای اندیشه اسلامی شیعی می دانست ، به مفهوم واقعی کلمه در صدد تبیین اهداف انقلاب اسلامی  و پیشبرد عملیاتی آن  بود.

عناوین  سخنرانیها نشان از نوع تفکر او تلاشهایش در راه پیشبرد جمهوری اسلامی است . طرح مباحثی نظیر «انقلاب و ضد انقلاب»، «ولایت فقیه»، «بنی صدر و لیبرالیسم» ،« اسلام و مبارزات ضد امپریالیستی»، «در سالگرد جمهوری اسلامی»، «مصدق از حمايت تا خيانت » ، «مقابله ارتجاعیون داخلی با امام» ، «امپریالسم؛طراح استراتژي سقوط »،  «عدم کفایت سیاسی بنی صدر»، «اسلام قدرت بزرگ فردا» شاهدی بر این مدعا است.

****

هر چند در این باب سخن بسیار است و دلایل در این چند کلام خلاصه نخواهد شد لکن گر درخانه کس است یک حرف بس است ....

هر چند  عده ای تلاش کردند که نور وجودی این مدافع حریم ولایت  را کم سو و در نهایت محو کنند، تا آنجا  که هنوز هم متاسفانه چنین اتهامی در  این گوشه و آن گوشه مطرح می شود اما

تاریخ نشان داد، چنین اتهاماتی ذره ای گرد وغبار بر  دامان پر اخلاص این شهید گرانقدر ننشاند ، بلکه برعکس عیار وجودی او را درخشان تر، روشن تر کرد تا آنجا که بسیاری از  نسل سومی ها و چهارمی ها انقلاب اسلامی، همانان که دیالمه را ندیده و حتی  دقیقه ای از تشعشع وجودی او بهره نبرده اند، با دستیابی به  اندیشه و سیره عملی او آگاهانه دل به او بسته  و او را به عنوان الگو فکری و عملی خود پذیرفته اند.

یادش گرامی وراهش پر رهرو باد .

 

[1] امام خمینی (ره) با شعار راهبردی «شاه باید برود» تاکید به مبارزه با ریشه همه فسادها و بی دینی های شاه داشت، اما انجمن حجتیه تنها به مبارزه با بهاییت می اندیشید و عامل اصلی که رژیم سلطنت شاه بود را به کلی کنار می گذاشت.( از مدرسه معارف تا انجمن حجتیه و مکتب تفکیک ، محمد رضا ارشادی نیا، بوستان کتاب، چاپ اول، ص18)

[2] سوابق انقلابی و مبارزاتی شهید دیالمه در مرکز اسناد انقلاب اسلامی در دسترس است و گوشه ای از آن در اینجا(لینک  شهید دیالمه و مبارزات انقلابی) اشاره شده است.

[3] سیره شجاعانه شهید در طرح مسائل بنیادین در جامعه که بعضا مخالف مصلحت اندیشی های رایج بود  روشنگر این مدعا است

[4] سخنرانی در شهادت چمران موجود در رایت بیداری4

[5] برگرفته از متن مصاحبه خبرگزاری  رجا نیوز با  خانم دکتر نیکو دیالمه، خواهر شهید دیالمه

[6] برگرفته از متن مصاحبه خبرگزاری  رجا نیوز با  خانم دکتر نیکو دیالمه، خواهر شهید دیالمه

[7] روزنامه انقلاب اسلامی، 16/10/59

[8] برگزیده ای از سخنرانی « اسلام قدرت بزرگ فردا» موجود در رایت بیداری 3

[9] شعارهای حضار «درود بر دیالمه» بوده است.

[10] سخنرانی خلافت دائمی که تحت همین عنوان به چاپ رسیده است

نظرها

    تاکنون نظری برای این مطلب ثبت نشده است .

ارسال نظر

برای نظر دادن ابتدا با نام کاربری و رمز عبور خود وارد سایت شوید یا ثبت نام کنید .
برای ورود یا ثبت نام اینجا را کلیک کنید .